- نام: وارثان بی نژاد
- ژانر: فانتزی، درام، تراژدی
- نویسنده: موریگان
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 468
در قلب جنگل نفرینشدهی دال فارن، جایی که خون خیانت بر ریشههای کهن درختان جاری است...دو برادر، زادهی عشقی ممنوع، میان آتش دو جهان میسوزند:مارلیک، گرگی سرکش با چشمانی از آتش خشم، که قانونهای قبیله را با دندانهایش میدرد...الیو، روباهی رامنشدنی با قلبی از جنس مهتاب، که رازهایی را میداند که نباید میدانست.وقتی خون روباه و گرگ در یک رگ جاری باشد،وقتی قبیلهها مرزهای خود را با تیغهها تعریف کنید،وقتی پیشگوییهای کهن از انتقامی خونین سخن بگویند...چه کسی زنده میماند؟قانونشکنانی که آینده را میسازند،یا سنتگرادانی که گذشته را دفن میکنند؟
- نام: اشوزدنگهه
- ژانر: فانتزی
- نویسنده: آرمان آرین
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 112
این داستان یکی از زیباترین فانتزیهای آرمان آرین است که الهام گرفته از اسطورههای باستانی ایران و شاهنامه فردوسی، شاعر حماسهسرای ایرانی، میباشد.در این جلد از داستان، ما با زندگی جذاب اشوزدنگهه، این ابر مرد اسطورهای در عصر جیرفت و مواجهه او با حمله خیونها آشنا میشویم. او همراه با ملکه فرینی و یارانش ماموریتی بسیار مهم را برای نجات سرزمینش به عهده دارد. به منظور مقابله با دشمنان خبیث و شرور دیگر، او باید از حقیقت و مردم بهرهبرداری کنددر عصر معاصر، اشوزدنگهه با شاماش شوموکین روبرو میشود، اما در یک نبرد حساس به شکست میخورد. در این نبرد، مغ سیاه با ریختن آبی مرگبار و دوزخی به چشمان اشوزدنگهه، او را نابینا میکند. این موجود شیطانی توانایی سوزاندن و نابود کردن تن زرین دراز عمران را در خود دارد
- نام: آواز قو
- ژانر: درام، عاشقانه، اجتماعی، مرموز، تراژدی
- نویسنده: سنای ملقب
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 416
داستان روایتی از زندگی یه پسریه که در دوران روحی نامتعادلیه و و برای دور شدن از محل زندگیش که بوستونه تو دانشگاه معروفی در مسکو بورسیشو میگیره و شروع عجیب و متفاوتی رو اونجا سپری میکنه...فراز و نشیب های زندگی رو میشناسه و به آدم دیگه ای تبدیل میشه..توصیه: قول میدم اگه بخونید چندین و چندبار دیگه بخوایید بخوندیش!پ.ن: داستان ایرانی نیست و فضای نسبتا بازی داره. رده سنیشم ۲۰ به بالاست .متشکرم.
- نام: نجوای آلانا
- ژانر: عاشقانه، فانتزی
- نویسنده: مآه
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 147
در دهکده پریان جنگل، دختر رئیس قبیله متولد میشه، اما آلانای قصه ی ما مثل بقیه پری ها بال نداره، این نقص بزرگ باعث میشه که بین مردم دهکده اش طرد شده بشه و اما وقتی طلسم تاریک دهکده رو دربرمیگیره آلانا میره تا جنگل و نجات بده و در این بین با شکارچی تاریکی اشنا میشه و...
- نام: زهر زیبا
- ژانر: عاشقانه، دارک، روانشناختی، بزرگسال، رومنس، انجمن مخفی، بازی هاکی
- نویسنده: رینا کنت
- ویراستار: وب رمان
- مترجم: دلبر
- تعداد صفحات: 852
زهر زیبا یک عاشقانهی دارک و پرکشش در دنیای تازه و پرزرقوبرق «هاکی» است.داستان دربارهی دالیا تورن است که بعد از نابودی زندگیاش، تصمیم میگیرد انتقام بگیرد و دنیای دشمنانش را ویران کند. تنها سرنخ او، تیم نخبهی هاکی دانشگاهی به نام وایپرز است؛ تیمی که هم روی یخ و هم در سایهها حکومت میکند.برای نفوذ به این جامعهی مخفی، دالیا روی «ضعیفترین حلقه»ی تیم تمرکز میکند: کین داونپورت، کاپیتان کاریزماتیک و به ظاهر تنها فرد سالم میان مارها. اما خیلی زود میفهمد که او نه تنها ضعیف نیست، بلکه خطرناکترین مار این لانه است.پشت چهرهی دوستانهی کین، یک شکارچی بیرحم پنهان شده؛ کسی که با مهارت او را جذب کرده تا در یک بازی مرگبار و بدون راه فرار گرفتار کند.
- نام: زرنیخ
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: آمنه آبدار
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 775
زرنیخ، قاتل سریالیای که پلیس سالها روی جنایتهایش سرپوش گذاشته تا رسانهای نشوند. اما یکباره همهچیز فرو میریزد و بازی مرگبارش با نیروهای سازمان جدید آغاز میشود.بازیای که در تمامش، رد پای یک زن دیده میشود و عشقی که نابودکننده است...پرونده زندگی لاریسا و استفان، دو بازرس باتجربه را زیر و رو میکند و لاریسا را به جایی میکشاند که نباید!در این بازی از درد، عشق، و انتقام...چه کسی زنده میماند و چه کسی بخشیده میشود..
- نام: پسر عمه
- ژانر: عاشقانه، بزرگسال، اروتیک
- نویسنده: انلی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 131
درباره ی دختری که عاشق پسر عمه ی خودش میشه و ازش حامله میشه و قصد داره که بچه رو سقط کنه ولی اتفاقاتی میوفته که .....
- نام: زخمهای نقاشی شده
- ژانر: عاشقانه، دارک رومنس، بزرگسال
- نویسنده: نوا آلتاج
- ویراستار: وب رمان
- مترجم: دلبر
- تعداد صفحات: 388
نینااون جذاب ، گیرا و فریبنده است و در عین حال یك قاتل بیرحم. با این حال من با پایان از براتون روسیه ازدواج کردم. هیچ انتخابی نداشتم ؛ این بخشی از یك توافق بود. اکنون وانمود میکنم ک در زندگی زناشویی خوشحال هستم ، در حالیکه از ترس میلرزم و بی صبرانه منتظر روزی هستم ک از چنگ این مرد رها شوم.رومنمن همه چیز را ک میخواهم و بدست میارم و میخام این زن کوچک ، فریبنده و کاملا •بینقص• رو در اختیار داشته باشم . روش او در فریب دادن دیگران تا باور کنند عاشق من است ، تنها باعث میشود بیشتر به او جذب شوم. او هنوز نمیداند ، اما من اجازه نمیدهم برود ؛ توافق باطل است....