- نام: دختران دریاچه
- ژانر: وهم آلود، جنایی، راز آلود، معمایی
- نویسنده: وندی وب
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 280
کیت گرنجر پس از طلاق، به خانهی پدری خود بازمیگردد تا بتواند از نظر روحی به آرامش دست پیدا کند، خانهای که در کنار دریاچه قرار دارد اما به جای آرامش در آنجا با جنازهی زنی روبرو میشود که به قتل رسیده است. در لباس بسیار قدیمی مقتول هم یک نوزاد مرده وجود دارد که به عجیب بودن پروندهی قتل میافزاید. کیت با دیدن جنازه از چیزی دیگری هم وحشت میکند، او قبلاً این زن را در رویاهای خود دیده بود!ماجرای رمان دختران دریاچه ریشه در عشق غمانگیزی دارد که صد سال پیش شکل میگیرد و اسرار حل نشدهی بسیاری را بر جای میگذارد، اسراری که حتی تا به امروز هم ادامه دارند و کیت باید این داستان را فیصله بدهد. جادوی دریاچه، رازهای سربهمهر، فضای وهمآلود خانه، کیت را غرق در وهم و خیال میکند و دیگر مرز میان رویا و حقیقت از میان میرود. البته این موضوع به شخصیت اصلی داستان کمک میکند تا به گذشته برود و با چشم خود اتفاقات را دنبال نماید.
- نام: طنین تنهایی
- ژانر: عاشقانه، جنایی
- نویسنده: گیلسو حکیم
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 995
شهریار شریعتی، مدیرعامل بزرگترین شرکت مدلینگ ایران در کیش که پروندهی کُشته شدن عجیب همسرش هنوز به سرانجام نرسیده، شبی در حاشیهی خیابانی روستایی در شمال کشور، دخترِ بیهوشی را پیدا میکند که توانایی حرف زدن ندارد و چیزی از گذشتهاش به یاد نمیآورد. تلاش برای پیدا کردن خانوادهی این دختر، شهریار را به زخم سر بازِ مرگِ دلخراش همسرش وصل میکند و...
- نام: میخوای رازی بدونی؟
- ژانر: معمایی، جنایی
- نویسنده: فریدا مک فادن
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 545
داستان زن جوانی به نام اپریل است که یک شیرینیپز سلبریتی در یوتیوب است. همه چیز در زندگی اپریل به نرمی و شیرینی خامهی یک مافین است، اما پیدا شدن سروکلهی رازهایی تاریک از زندگی سابق این آشپز خوشبخت، اسراری از چهرهی تاریک او را برای تمام اهالی شهر نمایان میکند.
- نام: ایگل و رازهایش
- ژانر: عاشقانه، معمایی، جنایی
- نویسنده: نیلوفر لاری
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 2162
لحن پرشورش یک دنیا اندوه و افسوس سرکوب شده بود_شاید فردا از کار بیشرمانهای که الان میخوام بکنم پشیمون بشم... قول بده بعدش هیچی به روم نیاری ایگُل! باشه؟گیج و ویج پرسیدم_چی رو به روت نیارم؟و او به جای توضیح بیشتر، در امتداد نگاهی هوسناک و شوریده سرش را به سمتم کشید و لبهایم را با عطش بوسید. چنان بیمحابا و ناگهانی که من تا به خود آمدم دیدم لبریز از خواستنش شدهام و دارم از تب این عشق دیوانهوار میلرزم._منو ببخش عزیزم دست خودم نبود... تقصیر این وُدکای لعنتی و چشمای گربهای توئه!و خودش را ازم کنار کشید._حالا میشه یه خواهشی ازت بکنم؟دیگر چه میخواست از جانم؟ اینهمه در دام عشق خود کشیدنم بس نبود؟ نفسم بوی تند نفسهایش را میداد._چه خواهشی؟وقتی داشت یقهی باز لباسم را از دو سمت جمع میکرد که عریانی سینهام را بپوشاند عاجزانه گفت
- نام: زیر سقف دایه
- ژانر: عاشقانه، جنایی، روانشناختی، بزرگسال
- نویسنده: موریگان
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 72
شش سال از آخرینباری که دیگو عمارت گرالتین رو ترک کرد میگذره.حالا برگشته. شب بارانیست، عمارت خاموش، و دایهای که سالها پیش باید فقط یک مادرِ دوم میبود… حالا تبدیل به میلِ ممنوعهای شده که ذهن و تنش رو شعلهور میکنه.اما این فقط یک عشق ممنوع نیست...زیر سقف این خانه، کسی نفس میکشه که ۱۸ قتل در کارنامهاش داره، و هنوز تشنهست.اگر فکر میکنی میتونی مرز بین عشق و جنون رو تشخیص بدی...ورودت به این داستان، بدون بازگشته.
- نام: ماموریت سرخ
- ژانر: جنایی، درام، عاشقانه، انگست
- نویسنده: الهام مشایری اشتیانی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 336
نووآ جانسون که تکتیرانداز ماهر و معروفیه، تو آخرین مأموریتش شکست میخوره، فقط بخاطر اینکه میخواد از تنها قانونش پیروی کنه.
- نام: کد معکوس
- ژانر: معمایی، جنایی، علمی تخیلی، روانشناختی
- نویسنده: Dina
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 172
با حماقت خود وارد میشوید، در بازی من!به اجبار جلو خواهید برد، معماها را پس از معمای دیگر.بعد از هر قربانی معما سادهتر خواهد شد.میتوانید به اختیار خود یا تسلیم شوید یا پیروز میدان باشید.البته؛ اگر کد را در کد معکوس حدس بزنید...
- نام: امور شیطانی
- ژانر: جنایی، معمایی، اکشن، دارک، اروتیک، خشن
- نویسنده: H D Carlton
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 250
هر شب یک نمایشه... و شاید آخرین نمایش تو باشه!سیبیل، دختری با گذشتهای سیاه و حسی خارقالعاده، بوی شرارت رو از چند صد متر اونورتر تشخیص میده. اون با گروه مرموزش—نوچههایی که به طرز عجیبی همیشه آمادهن—تو دل خانههای وحشت، شکارچی شیطانهاست. اما یه سوال : اون داره دنیا رو نجات میده... یا خودش رو به نابودی میکشه؟اگه جراتشو داری، وارد خونهی عروسکها شو... ولی حواست باشه، شاید آخرینباری باشه که بیرون میبینی...