"یک لحظه کافی بود تا زندگی ایدهآل چارلی مککنا نابود شود! مردی که همه چیز داشت - ثروت، ویلا، همسر زیبایش کلارک - حالا قربانی یک سوءقصد مرموز شده است. گلولهای که به مغزش اصابت کرد، نه فقط سلامتی، بلکه خاطراتش را هم دزدید...اما یک چیز عجیب است: هرچه چارلی سعی میکند گذشتهاش را به یاد آورد، تصویر آن شب وحشتناک مثل یک کابوس تکراری بازمیگردد. انگار مغز آسیبدیدهاش نمیخواهد این راز را رها کند!"