اسم رمان : سقوط
نویسنده : دلان
ژانر : عاشقانه
تعداد صفحات : 909
نبات، طراح جسور مبلمان و دختری که روزی نازِ زندگی امیرصدرا بود، بازگشته است! اما قلب امیرصدرا دیگر آن‌چه نیست… عشقش به تلخی کینه بدل شده و راه دوباره‌یابی به قلب او پر از پیچ‌وخم است. نبات می‌داند باید بجنگد؛ جنگیدن برای عشقی که زیر خروارها خشم مدفون شده. اما امیرصدرا فقط یک پاسخ می‌خواهد: *”چرا آن روز، با وجود همه عشق، ترکش کردی؟”*
خلاصه رمان :
اونقدر خسته ام که احساس میکنم حتی به هفته خوابیدن هم سر حالم نمیاره کیفمو روی مبل پرت میکنم و با انداختن لباسام کف خونه خودمو به تخت دعوت میکنم و سعی میکنم بدون فکر کردن به چیزی بخوابم اما تموم ذهنم درگیر جواب احتمالی به جفت چشم قهوه ایی سوخته اس که مطمئنم برعکس من اصلا علاقه ایی به دیدن دوباره ام نداره .
وقتی از خواب بیدار میشم ساعت هفت و نیم عصره و من اصلا تعجیم نمیکنم فقط خودم میدونم که چقدر خسته ام و که چقدر باید خسته تر بشم !
قار و قور شکم گرسنه ام رو با یه لیوان شیر عسل خفه میکنم و کلافه و بی حوصله توی خونه چشم میگردونم شاید صد و بیست متره ادو خواب داره که هنوز به اون اتاقش سر نزدم با یاد کنجکاوی های خودم و فضول گفتن‌های اون لبخند تلخی روی لبم میشینه دوست دارم مثل احمق ها به این فکر کنم که اونم گاهی چیزی از من توی ذهنش مرور میشه؟کلافه گوشیم رو بر میدارم و انگشتای سرخود ام تایپ میکنن عقیق سبز…
نگاهم به عکس ها و خبرهاست : عقیق سبز إکارآفرین برتر سال با مدیریت مهندس امیر صدرا زند .شرکت عقیق سبز حامی کارآفرینان جوان . امیر صدرا زند صاحب شرکت طراحی عقیق سبز از طراحان جوان استقبال می‌کنیم…
تقدیر سازمان حمایت کار و جوانان از امیر صدرا زند مدیریت موفق ترین شرکت طراحی در زمینه ی کار آفرینی با ثبت ده ها شعبه ی موفق در ایران . ایجاد شغل برای ۳۰۰۰ نفر به صورت مستقیم و حدود ۵۰ نفر به صورت غیر مستقیم به عنوان مجموعه ایی از عقیق سبز !
پیام مسجود مدیر عامل و طراح شرکت و برند عقیق سبز اظهار داشت کارگاه‌های زیر مجموعه ی عقیق سبز به سرعت در حال افزایش است !مبارزه ی تنگاتنگ بین دو برند داخلی نگارین و عقیق سبز دست و دلم به سمت عکس‌ها نمیره إمیترسم إمیترسم ببینمش و دلم تاب نیاره !
گوشی رو همونجا روی مبل رها میکنم و خودم به سمت شیشه های سراسری تراس میرم، هوا سرده اما بهش نیاز دارم.اونقدر ذهنم درگیره که حتی نمیتونم تمرکز کنم اما به به چیز مطمئنم اونم اینه که من برگشتم تا چیزی که خودم خرابش کردم رو درست کنم !برگشتم تا روزای خوبم رو پس بگیرم اومدم تا حقم رو پس بگیرم!
