«به فرمان سرنوشت، ملکه‌ای زاده شدم— ولی ارادهٔ من نبود! وجودم از جنس ستارگان بود و این خیانت به تاج محسوب شد! دادگاه غرید: "این زن یاغی است!" و تاج آهنین را از فرق سرم کَندند. صدای شکستنش چون رعد در قلمرو پیچید...تاجی از نور نبود، بلکه زنجیری طلایی بود— و من، هرگز شایستهٔ بندگیِ آن نبودم!»

«تصمیم ویتنا بین عشق و خانواده، یک کابوس اخلاقی واقعی است: چطور می‌توانی کسی را که نفس‌هایت با او معنا پیدا می‌کند رها کنی، آن هم برای کسی که بودنش اساس هویت توست؟ این رمان، مثل یک میکروسکوپ به ذهن قهرمان زن می‌رود و نشان می‌دهد که گاهی عشق واقعی یعنی گذشتن از عشق... حتی اگر این انتخاب، بخشی از روح را برای همیشه خاموش کند.»

 

"حقیقت در گرمای دست‌های تو جاری بود... و هر آنچه پس از فراق آمد، تنها تکرارِ یک رویای شکسته!"

با تردید به عمویم نزدیک شدم."امشب نیاز دارم با شما صحبت کنم."و با دقت پرسید:"موضوع چیست عزیزم؟"با صدایی لرزان گفتم:"نزدیکی شما همیشه آرامشم بوده."او با ملایمت پاسخ داد:"اما اینجا محل مناسبی نیست."پیشنهاد دادم:"شاید محیطی خلوتتر..." پس از لحظه‌ای، به پارکینگ رفتیم. در آن خلوت، احساسات سرکوب شده‌مان سرانجام بیان شد...

نفس، دختری سرکش و مستقل، درگیر چالش های دانشگاه و رابطهٔ پرتنش با همکلاسیاش، رادین، است. اما یک رویداد غیرمنتظره مسیر هر دو را عوض میکند و آنها را وادار به بازنگری در رفتار و باورهایشان میکند.

توضیحاتدانلود رمان عسرت(تصادف عشق) |اثر آتنا امانیاسم رمان : عسرت(تصادف عشق)نویسنده : آتنا امانیژانر : عاشقانه_هیجانیتعداد صفحات : 212خلاصه :رمان “عسرت” یا “تصادف عشق” نوشته آتنا امانی، داستانی عاشقانه و هیجانی را روایت می‌کند.دلیا، دختری که بعد از مست شدن دستگیر می‌شود،مجبور به هم‌خانه شدن با پسرعموی دخترباز و عیاشش می‌شود که نامزد دارد.در یک شب که او را ...

توضیحاتدانلود رمان شعله شب pdf |اثر فرنوش گل محمدیاسم رمان : شعله شبنویسنده : فرنوش گل محمدیژانر : عاشقانه_انتقامی_هیجانیتعداد صفحات : 306خلاصه :رمان “شعله شب” نوشته فرنوش گل محمدی، داستانی عاشقانه، انتقامی و هیجانی را روایت می‌کند.گیسو موحد به دلیل اتفاقات مجهول گذشته‌اش با خود واقعی‌اش تفاوت زیادی پیدا کردهو در این بین چیزهای زیادی را از دست داده ...

باران دختری با ظاهری پسرانه و اخلاق خاص، به دنبال جوکر برای انتقام می‌گردد؛ جوکری که از تیمارستان فرار کرده و کشتن آدم‌ها یک تفریح برایش محسوب می‌شود. جلد سوم، سال‌های بعد را روایت می‌کند که گذشته‌ها بار دیگر تکرار شده؛ جوکر پسرش را طوری تربیت کرده که از خودش بدتر شود. آرمین پسری خشن و قاتل که مثل جوکر قاچاقچی بزرگی شده ولی با ورود دریا دختری معتاد و مظلوم به عنوان گروگان، همه چیز تغییر می‌کند. جلد چهارم، درباره‌ی جانان دختر آرمین است؛ دختری خشن و بی‌احساس که ژن پدرش را به ارث برده.