- نام: من و این حال عجیبم
- ژانر: اجتماعی، عاشقانه. هیجان انگیز
- نویسنده: یگانه مولوی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 636
سروین دختری است که در یک خانواده مرفه به دنیا امده….اتفاقات زیادی در جریان زندگی اش اتفاق می افتد.. یک اتفاق سرش را زیر می اندازد و می ایدو وحشی وار همان یک ذره بساط دلخوشی اش را هم داغان می کند..همه دل تنگی ها و درد هایش در گلویش جمع می شود تا اینکه روزی یک اخ گنده بکارت حنجره اش را پاره میکند .پیش تقویم روز هایش را پر از ترس و نفرت می کندو سروین برای فرار از تنهایی هایش به مردی پناه می برد …
- نام: تکنیک های مخ زنی
- ژانر: عاشقانه، طنز، اجتماعی
- نویسنده: حمیده خوشبخت
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 1588
در پایان جلد دوم همه چیز برای نگار خوب پیش رفت و اون تمام تلاشش رو کرد ورود برادرهاش به جهنم پر از شایعه رو نادیده بگیره ولی دقیقا وقتی که به روزهای مهم هدفش رسید، همه چیز خراب شد و دوباره به بدشانسترین آدم تبدیل شد...
- نام: ققنوس من
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: لیلا حمید
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 3682
درباره یه دختری که تو خانواده درب وداغونیه پدرش اعدام شده مادرش توخونه ها که کارمیکنه دستش کجه وبرادرای دیگش به همین صورت یه اتفاقایی براش میوفته از خونه میزنه بیرون ویه شخص پولدارحامیش میشه وسرپرستیش روبعهده میگیره وبرادرشخص حامی تویه دیدارعاشقش میشه وطی یه گرفتاری پسر رو روانه خارج ازکشورمیکنن وبنابه دلایلی پسر رو مجبوربه عروسی بادختر دیگه میکنن اما چون مجبوربه اینکارشده زیادبه عروس روی خوشونشون نمیده وچشمش دنبال دخترقصه هست و جالبه داستانش ویه سری اتفاقات دیگه هم میفته
- نام: غریبه ای آشناتر از همه
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: مریم محرمی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 477
اکنون مادری هستم با دو فرزند، نتیجهی یک زندگی تحمیلی، اما سراسر تجربه. روزگاری دختری پرشور و پر از هیجان عشق و زندگی بودم که برای به دست آوردن لذت زندگی با پسر راننده مینیبوس چشمآبی کل ابیات فروغ را با جان و دل بوییدم و به خاطر سپردم، اما نشد آنچه که باید میشد و سرنوشت طور دیگری او را در مسیر زندگیام قرار داد …
- نام: روز خرگوش
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: بلقیس سلیمانی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 118
داستان در دو فصل و از زبان راوی اول شخص روایت میشود . در فصل اول آذین و در فصل دوم آزیتا داستان را روایت میکنند . رمان در شهر تهران اتفاق میافتد و نویسنده با ارجاع به اسم خیابانها سعی دارد مشکلات و جستجوی شخصیتها به دنبال هویتشان را اینبار نه در روستا بلکه در کلانشهر تهران نشان دهد . بلقیس سلیمانی در «روز خرگوش» هویت فردی انسان را از هویت و موقعیت اجتماعی و اقتصادی او جدا نمیداند . دو شخصیت زن در این داستان حضور دارند که نشان دهندۀ نوعی تضاد و نمایندۀ دو تیپ از زنان جامعۀ امروزی هستند . آذین برعکس آزیتا زنی درونگرا ، منفعل و اقتدارپذیر است و سرنوشتش را بدون چون و چرا میپذیرد . البته میتوان تضاد این دو شخصیت را به وجوه مختلف یک انسان نیز تعبیر کرد . تبلور این دو شخصیت را در یک روز میبینیم . نویسنده این دوگانگی را با تضادهایی که این دو شخصیت دارند ، نشان میدهد . در جامعهای که در آن ارزشهای اخلاقی مغشوش و مخدوش شدهاند...
- نام: شب طاهره
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی، درام
- نویسنده: بلقیس سلیمانی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 258
«طاهره کریم قاسمی» بر حسب تصادف یکی از دوستان سیواندی سال پیش خود را هنگام انتخابات انجمن اولیا و مربیان مدرسه دخترش میبیند و به ناگاه تمام خاطرات گذشته محنتبارش برای او زنده میشود . «مرضیه» که از دوستان دوران دانشجویی و فعالیتهای سیاسی دهه ٦٠ طاهره است به او قول میدهد که دوباره همدیگر را ببینند .او خاطراتش را به سختی در پیش دیدگان خود مجسم کند : او طاهره ١٧ ساله را به یاد میآورد که در آستانه مرگ پدر که به بیماری مصیبتبار سرطان دچار شده برای دلخوشی پدر و اینکه نگران دخترکش نباشد عمو و خانوادهاش او را به عقد پسرعمویش «احمد» در میآورند . روستای «گوران» محل وقوع حوادث زندگی پر فراز و نشیب طاهره است . «احمد» بعد از عقد طاهره برای همیشه میرود . او که هوادار یک سازمان سیاسی دهه شصتی است از خود برای طاهره فقط یک خاطره باقی میگذارد . طاهره احمد را دوست دارد و ...
- نام: سایه صبر
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: ماه
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 1222
ریحانه، دختری مهربون و ساکت، بعد از سختیهای زیاد زندگیاش، ناخواسته دل میبازه به داریوش؛ دوست مغرور و خشن برادرش.احساسی که نه میتونه پنهونش کنه، نه جرات داره بیانش کنه.داریوش کمکم بهش نزدیک میشه، اما غرورش باعث میشه رابطهشون پر از فراز و نشیب باشه.توی این میان، ریحانه باید با احساسات خودش، نگاه اطرافیان و دردهای قدیمی کنار بیاد و تصمیم بگیره که برای عشقش بجنگه... یا بذاره بره...
- نام: نوشدارو
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی ،درام
- نویسنده: زهرا احسان منش
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 1843
نکنه خونواده ی تو هم جایی برای افتخارت نذاشتن!درحالیکه روی مبل میلمیدوپاکت سیگارش را ب رمیداشت،پوزخند زد...ــمن وصله ی ناجوری برای اون خونواده بودم، رفتم که دیگه نباشم.نوشین ناباور صندلی خود را عقب داد.ــ مایک،خونواده تو...چرا اونا رو ترک کردی !؟سیگار را کنار لبش گذاشت و فندک را زیرش کشید.ــ نوشین، از اینکه همین قدر هم بهت گفتم، پشیمونم نکن!