ریحانه، دختری مهربون و ساکت، بعد از سختیهای زیاد زندگیاش، ناخواسته دل میبازه به داریوش؛ دوست مغرور و خشن برادرش.احساسی که نه میتونه پنهونش کنه، نه جرات داره بیانش کنه.داریوش کمکم بهش نزدیک میشه، اما غرورش باعث میشه رابطهشون پر از فراز و نشیب باشه.توی این میان، ریحانه باید با احساسات خودش، نگاه اطرافیان و دردهای قدیمی کنار بیاد و تصمیم بگیره که برای عشقش بجنگه... یا بذاره بره...