- نام: بازی آخر بانو
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: بلقیس سلیمانی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 195
**«بازی آخر بانو»**، شاهکاری از **بلقیس سلیمانی**، روایتگر زندگی پرپیچوخم **گلبانو**، دختری روستایی است که میخواهد از تقدیر شومی که اطرافیانش برایش ساختهاند فرار کند. سلیمانی با نثری روان و طنزی گزنده، خواننده را به دنیای این زن جسور میکشاند؛ دنیایی که گاهی میخنداند، گاهی میگریاند، اما همیشه به یادمان میگذارد که زندگی برای گلبانو، **بازیِ بیرحمی** است که قواعدش را دیگران نوشتهاند.در این رمان، گلبانو با سنتهای دستوپاگیر، ازدواج تحمیلی، خواستگاران نامناسب و در نهایت جدایی و دزدیده شدن فرزندش روبهرو میشود. اما هرگز تسلیم نمیشود. **سلیمانی** در این اثر، با ترسیم شخصیتهای متنوع و واقعی از جامعهٔ ایران در دههٔ ۶۰، روایتی فراموشنشدنی از مقاومت یک زن در برابر جبر زمانه خلق کرده است.
- نام: شروعم کن تو میتوانی
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: نسترن فتحی اجیرلو
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 806
«یک قلب شکسته، یک زندگی بی.هدف، و رنجی که هرگز پایان نمییابد...او دختری است که دنیا به او خیانت کرده؛ نه با یک بار، که بارها و بارها. از عشق رانده شده، از آدمهای اطرافش زخم خورده، و حالا فقط یک پوستهی خالی است که با لبخندی مصنوعی از کنار همه میگذرد. اما یک نفر، فقط یک نفر، جرأت میکند وارد این زندگی پر از درد شود. کسی که میداند نجات او خطرناک است، اما باز هم قدم پیش میگذارد. آیا این ناجی میتواند بارانی از نور باشد بر زندگی تاریک او؟ یا اینکه این بار هم تقدیر، قلبش را میشکند؟»
- نام: سناریو ماه و ماهی
- ژانر: عاشقانه، کلکلی، اجتماعی
- نویسنده: ناشناس
- تعداد صفحات: ۱۴۶
دستِ گرمش روی کمرم سنگینی میکرد. "گرسنهای؟" دروغِ نازکی برای پنهان کردن آنچه هر دو میدیدیم: کبودیِ انگشتمانند دور گردنش، مثل حلقهای از یک دعوای خاموش.واکنشم غریزی بود: پرت کردن دستش، فرار با قدمهای لرزان. باد به صورتم میخورد، ولی صدای ضربان قلبم از آن هم بلندتر بود. وقتی درِ خانه را پشت سرم کوبیدم، تازه فهمیدم دارم از چه فرار میکنم—نه از او، از این که میترسیدم جواب را بدانم...
- نام: خاله بازی
- ژانر: اجتماعی
- نویسنده: بلقیس سلیمانی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: ۲۴۳
"خالهبازی"؛ سومین اثر از سهگانهٔ بلقیس سلیمانیاین رمان در نگاه اول داستانی زنانه به نظرمیرسد، اما با پیچیدگیهای روایی و شخصیتپردازیهای عمیق، به اثری اجتماعی بدل میشود. محور داستان حول زندگی "ناهید" میچرخد، زنی که درگیر تنشهای عاطفی و ناباروری است و این مسئله باعث ورود زنان دیگر به زندگی مشترکش میشود. با پسزمینهٔ تاریخی دههٔ 60، اثر از کلیشههای بازاری فاصله گرفته و با روایت دوگانهٔ شهری و روستایی (بهویصف توصیفهای زنده از روستای گوران)، عمق و جذابیت خود را حفظ میکند.
- نام: بازی عروس و داماد
- ژانر: اجتماعی، درام
- نویسنده: بلقیس سلیمانی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 104
«عروسی بازی» داستان زریِ بامزه (!) است که با وجود IQ یهذره بالاتر از گیاهان آپارتمانی، عاشق نقشبازی کردنِ عروس بودنه! خانوادهاش که از دستش جون بهلبشون رسیده، یه داماد قلابی (عباسِ بیچاره) رو وارد ماجرا میکنن تا یه عروسی فیک برگزار کنن. اما ماجرا به همین سادگی تموم نمیشه: زری هر روز با چسبیدن به عباس و اجبارش به پوشیدن لباس داماد، زندگی رو به کام همه تلخ میکنه! آخرش هم تصمیم میگیرن با «کشته شدن» عباس (!) از شر این بازی خلاص بشن... اما ای وای! زریِ بیغَم بعد از چهلم، دوباره تو کوچهپس کوچهها دنبال شوهر جدید میگرده تا بازی محبوبش رو از سر بگیره!
- نام: باران عشق و غرور
- ژانر: اجتماعی، عاشقانه، جنایی، پلیسی
- نویسنده: Zeynab227
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 2166
باران، دختری که همیشه از عشق فرار کرده، حالا مجبور است میان دو مرد تصمیم بگیرد:- ماهان، مردی که نگاهش قلب او را میدزدد، اما گذشتهاش پر از رازهای سیاه است.- آریا، مردی که به دنبال عدالت است، اما شاید عدالت او ویرانگر باشد.باران باید انتخاب کند: به یکی اعتماد کند یا به هر دو پشت کند؟ اما آیا هر انتخابی پایان خوشی دارد؟
- نام: به هادس خوش آمدید
- ژانر: اجتماعی، درام
- نویسنده: بلقیس سلیمانی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 206
این رمان داستان رودابه، دختری از خانواده سرشناس شیخخانی در کرمان را روایت میکند که برای تحصیل و فرار از محدودیتهای خانوادگی به تهران میآید. در بحبوحه جنگ ایران و عراق و موشکبارانهای تهران، احسان (نامزد رودابه) و خانوادهاش ترجیح میدهند که او به جای خوابگاه، نزد یوسف، دوست بازنشسته شرکت نفت خانواده برود. یوسف که سالهاست در انزوا و با اعتیاد به الکل و سیگار روزگار میگذراند، در ابتدا با رودابه رفتار محبتآمیزی دارد، اما شباهت او به زلیخا (عمهاش که یوسف روزی عاشقش بود) و خشم فروخوردهاش از شیخخانیها، مسیر رابطهشان را به سوی فاجعه تغییر میدهد.
- نام: باران بهاری
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی، معمایی
- نویسنده: بهار
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 751
عشقی که در پس دیوارهای بلند منتظر است...دختری که یاد گرفته تکیهگاه خود باشد، حالا تکیهگاه دیگران است. هرچند چهرهاش صلابت سنگ را دارد، اما قلبش نرمی ابریشم را حفظ کرده. در عمق وجودش، آرزوی کوچکی دارد: روزی کسی بیاید و بگوید "بگذار من هم تکیهگاه تو باشم". او که فکر میکند دیگر نمیتواند عشق بورزد، نمیداند که قلبش فقط به خواب زمستانی رفته و منتظر بهاری است که آن را بیدار کند.