دانلود رمان ارباب حریص من ( ۱ جلد کامل ) | برای اندروید ،آیفون،pdf
مقدمه رمان ارباب حریص من : بیا و ببین چه حریصانه در پی خواسته های خود هستم
در ثانیه ها را به نظاره نشسته اند و در پی آمال و آرزوهای خود شتم
هر آن بی قرارم و بیدار
هر آن در پی سرنوشت عجیب خود هستمارباب حریص من
- هشدار! خواندن این رمان به هیج به افراد زیر ۲۱ سال توصیه نمیشود
خلاصه رمان ارباب حریص من:
سامیار، ارباب هوس بازی که عاشق دختر ۱۶ سالهای
به اسم گندم میشه و اون رو برای برطرف کردن نیازهاش
به مدت یک ماه عقد میکنه، اما این عشق و هوس زیاد دووم نمیاره
و گندم رو از عمارت بیرون میکنند
تا اینکه به دستور مادربزرگ ارباب
توسط مردی به اسم مهدیار دزدیده میشه و ناخودآگاه عاشق هم میشن. و…
قسمتی از رمان ارباب حریص من :
*گندم*
-اَه این کارام که تمومی ندارند.
آخه مگه یه دختر شونزده ساله چقدر جون داره
که انقدر باید تو این قصر جون بکنه.
شیطونه میگه برم، فک این زنیکه سلیطه رو خرد کنم.
همهاش دستور میده، انگار فقط من اینجا خدمتکارم.
+ چی شده باز داری غر غر میکنی؟!
دستم رو روی سینهام گذاشتم و هینی خفهای کشیدم.
-آخ سرور جون، تو که من و کشتی. ده دفعه گفتم اینطوری وارد نشو.
+ من سرفه کردم، تو خیلی غرق افکارت بودی.
بگو ببینم این دفعه برای کی نقشه کشیدی؟
لبخند شیطانی زدم و در گوشش آروم گفتم:
-اون حمیده سلیطه!
لپم رو کشید.
رمان ارباب حریص من برای اندروید
+ بسپار دست سرنوشت، خدا خودش تقاص پس میگیره.
-تو اون که شکی نیست، اما وقتی من میتونم اذیتش کنم چرا بیکار بمونم؟
+ من چی میگم تو چی میگی! بدو بیا این سیب زمینیها رو خلالی خرد کن که شب مهمون داریم.
-وای بازم مهمون؟ سرور جونی با دستش زد روی گونهاش و گفت:
+ خاک تو سرم، دختر تو چرا انقدر پرو شدی؟
خندهای کردم و گفتم:
-چون دارم بزرگ میشم.
+ واسه چی بیکار نشستی؟
نگاهی به پشت سرم انداختم که سلیطه خانم عین جن ظاهر شده بود.
دانلود رمان ارباب حریص منPDF
-داشتم شروع میکردم.
+ پذیرایی و باید برق بندازی فهمیدی؟ امشب آقا تشریف میارن.
-آقا کیه؟
+ تو به این چیزا کاری نداشته باش. زود باش.
این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه: