- نام: امور شیطانی
- ژانر: جنایی، معمایی، اکشن، دارک، اروتیک، خشن
- نویسنده: H D Carlton
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 250
هر شب یک نمایشه... و شاید آخرین نمایش تو باشه!سیبیل، دختری با گذشتهای سیاه و حسی خارقالعاده، بوی شرارت رو از چند صد متر اونورتر تشخیص میده. اون با گروه مرموزش—نوچههایی که به طرز عجیبی همیشه آمادهن—تو دل خانههای وحشت، شکارچی شیطانهاست. اما یه سوال : اون داره دنیا رو نجات میده... یا خودش رو به نابودی میکشه؟اگه جراتشو داری، وارد خونهی عروسکها شو... ولی حواست باشه، شاید آخرینباری باشه که بیرون میبینی...
- نام: تسخیر ادلاین
- ژانر: جنایی، معمایی، اکشن، دارک، اروتیک، خشن
- نویسنده: H D Carlton
- ویراستار: وب رمان
- مترجم: آساواژه
- تعداد صفحات: 648
در مورد نویسنده ای که تصمیم میگیره توی خونه ای که از مادربزرگش بهش به ارث رسیده زندگی کنه.خونه ای که مادرش معتقده نفرین شده است اما ادلاین به هیچ وجه نمی ترسه تا وقتی متوجه می شه کسی داره تعقیبش می کنه.یه مرد به دنبالشه و گاهی از پنجره بهش خیره می شه.گاهی براش یه رز سرخ روی پیشخون خونش می ذاره یا از شرابش می نوشه.و گاهی توی خواب تماشاش می کنه.بهش اجازه نمیده با مردی قرار بذاره و اگه اینکارو انجام بده؟مجازات می شه.ممکنه بخواد پاشو فراتر از این بذاره؟
- نام: شکار ادلاین
- ژانر: جنایی، معمایی، اکشن، دارک، اروتیک، خشن
- نویسنده: H D Carlton
- ویراستار: وب رمان
- مترجم: آساواژه
- تعداد صفحات: 1040
زیدن:ادلاین کجاست؟من یک شکارچی به دنیا اومدم و قرار بود ادلاین شکار ابدی من باشه.ولی وقتی اون شب از من دزدیدنش و مثل یه الماس توی قلعه ای پنهانش کردن متوجه شدم نمیتونم هیولای درونم رو مهار کنم.با خون زمینو نقاشی می کنم و جهانو برای پیدا کردنش تیکه تیکه می کنم تا اونو به جایی که بهش تعلق داره برگردونم.به آغوشم.ادلاین:اونا منو دزدیدن..برای انتقام برای نابود کردن من.هیولاهایی که لباس مردونه پوشیده بودن شکنجم کردن بهم صدمه زدن و خردم کردن .دارم برای زنده موندن می جنگم، با تمام قدرتی که دارم تلاش می کنم وقتی که دنیا علیه منه.دیگه خودمو نمی شناسم ولی قرار نیست تا ابد زندانی بمونم.زیدن میاد...نجاتم میده ولی می ترسم تا وقتی برسه هیچی از من نمونه...که دیر ...
- نام: بازوبند های طلایی
- ژانر: عاشقانه، فانتزی، معمایی
- نویسنده: Aramis H
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 393
پسری به نام کای، با بالهای طلایی در آسمان مصر به پرواز درامد.او در کودکی گم شد و مردی که به تازگی همسر و فرزندش را ازدست داده بود، سرپرستی او را به عهده گرفت.کای سال ها بعد برای علاج این مرد مهربان،عازم سفر ماجراجویانهای می شود که حقایق زیادی را آشکار خواهد ساخت…
- نام: یادگار هیچکس ماهیار
- ژانر: عاشقانه، معمایی، مافیایی، اروتیک، طنز
- نویسنده: ماهیار و آذر
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 741
کی گفته بعد یه عمر زندگی نمیشه تغییر کرد؟کی گفته ذات آدم عوض میشه!؟کی گفته زندگی با عشق قشنگه؟کی گفته بی عشق میشه زندگی کرد؟به ما گفتن قانون مهمهدر حالی که....قانون قانو نقض میکنه!پس هیچ چیزی تو این دنیا کامل نمیمونهوَ وقتی همهچیز اینقدر نامعلومهآدم، بین بودن و شدن سرگردونه...برمیگردیم به همون اصل که میگههمه چیز تو خودمونِ که پنهونه!
- نام: فرشته ای از تبار جهنم
- ژانر: عاشقانه، جنایی، معمایی، انتقامی
- نویسنده: ماریا سیری
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 1102
داستان درباره دختریه که به شدت ساده و آرومه و خانواده معمولیی داره اما ناگهان خانوادشون ازهم میپاشه دختر از محبت خونواده طرد میشه و بهچشم سر بار میبیننش فقط به خاطر اینکه خاص نیست .اون پشت سر هم عزیزانش رو از دست میده آتش انتقام وجود اون رو پر میکنه وقتی به دنبال علت ازهم پاشیده شدن خانوادش میره با اسرار عجیبی مواجه میشه با یه سازمان عجیب و افرادی عجیب تر و درگیر مافیا ها میشه و در این بین عشق هم وارد زندگیش میشه عشق در کالبد چشمانی سرد و آبی کم کم مانند پیچکی به دور قلب ترک خورده اش می پیچه و چه کسی میدونه سرانجام این داستان پر هیاهو رو.....
- نام: توکیو
- ژانر: جنایی،معمایی
- نویسنده: حدیث پورحسن و فاطمه یوسفی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 154
مردم از ریاضی فراریاند، اما درسِ صفر را خوب یاد گرفتهاند! او هم در زندگی من نقش صفر را بازی کرد: هرچه بودم، وقتی در او ضرب شدم، به هیچ رسیدم. پایانِ داستان معلوم است: صفر همیشه برنده است!
- نام: کاکادو
- ژانر: عاشقانه، معمایی، جنایی
- نویسنده: مهدیه سادات ابطحی ایوری
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 884
در میان مارپیچهای یک بازی ذهنی پرالتهاب، مانا با آندریاس پیپر آشنا میشود؛ مردی که ایمان ندارد و خدای یگانه را انکار میکند. با این حال، گرایشی غریب میان آن دو پدید میآید. اما هنگامی که مانا از سختترین مرحلهی بازی میگذرد، ناگهان با قاتلی بیرحم مواجه میشود—کسی که خارج از بازی «قدرت ذهن» است، اما تقدیر مانا را در دستان خونین خود میفشرد...