وب رمان
دانلود رمان روز خرگوش pdf |اثر بلقیس سلیمانی
  • نام: روز خرگوش
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: بلقیس سلیمانی
  • ویراستار: وب رمان
  • تعداد صفحات: 118
داستان در دو فصل و از زبان راوی اول شخص روایت می‌شود . در فصل اول آذین و در فصل دوم آزیتا داستان را روایت می‌کنند . رمان در شهر تهران اتفاق می‌افتد و نویسنده با ارجاع به اسم خیابان‌ها سعی دارد مشکلات و جستجوی شخصیت‌ها به دنبال هویت‌شان را این‌بار نه در روستا بلکه در کلان‌شهر تهران نشان دهد . بلقیس سلیمانی در «روز خرگوش» هویت فردی انسان را از هویت و موقعیت اجتماعی و اقتصادی او جدا نمی‌داند . دو شخصیت زن در این داستان حضور دارند که نشان دهندۀ نوعی تضاد و نمایندۀ دو تیپ از زنان جامعۀ امروزی هستند . آذین برعکس آزیتا زنی درونگرا ، منفعل و اقتدارپذیر است و سرنوشتش را بدون چون و چرا می‌پذیرد . البته می‌توان تضاد این دو شخصیت را به وجوه مختلف یک انسان نیز تعبیر کرد . تبلور این دو شخصیت را در یک روز می‌بینیم . نویسنده این دوگانگی را با تضادهایی که این دو شخصیت دارند ، نشان می‌دهد . در جامعه‌ای که در آن ارزش‌های اخلاقی مغشوش و مخدوش شده‌اند...
دانلود رمان آرا pdf |اثر فاطمه کاکاوند
  • نام: آرا
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: فاطمه کاکاوند
  • ویراستار: وب رمان
  • تعداد صفحات: 72
درباره ی دختری به اسم آرا هستش که هفده سالشه و داره درس میخونه و تمام هدفش رو روی درسشسرمایه گذاری کرده تا اینکه پسری به اسم شاهین خودشو ب زور توی زندگیش جا میده و ...
دانلود رمان حرام‌ زاده بی رحم pdf |اثر جنیکا اسنو
  • نام: حرام‌ زاده بی رحم
  • ژانر: اروتیک، مافیایی، بزرگسال، عاشقانه
  • نویسنده: جنیکا اسنو
  • ویراستار: وب رمان
  • مترجم: Miyu
  • تعداد صفحات: 295
زندگی برام خلاصه شده بود تو خشم و خشونت، درد؛ رنج ، خون. یا می‌کشی یا کشته میشی..اونقدر مرگ دورم پیچیده بود که دیگه یادم نمیومد زندگی چه مزه‌ای داشت.تااینکه دیدمش.یه دختر کوچیک و ظریف ک سعی میکرد وانمود کنه قویه .اما از چشماش میشد فهمیدچه جهنمی رو رد کرده ،باید ازش دورمیشدم ، چون من فقط می‌تونستم توی سیاهی بیشترغرقش کنم.ولی واسه اولین بار تو زندگیم ی چیزی توی قلبم تکون خورد ، اون سعی میکرد شکسته بودنشومخفی کنه ، اون ی عالمه راز داشت ، رازایی ک‌دوس داشتمم پیداشون کنم.چون برای اولین بار ی چیزي رو براخودم میخاستم،دیگه اون آدم بی‌احساس همیشه نبودم،میخاستم معصومیتی ک‌چسیبده بود بهش رومالِ خودم کنم...میخاستم بشکنمش ،تصاحبش کنم‌تاآخرین ذره‌‌ش...
دانلود رمان شیفته pdf |اثر جنیکا اسنو
  • نام: شیفته
  • ژانر: عاشقانه‌ بیمارگونه، خشن، دارک
  • نویسنده: جنیکا اسنو
  • ویراستار: وب رمان
  • مترجم: Miyu
  • تعداد صفحات: 132
من یه روانی‌کامل‌بودم.یه‌قاتل…آدم‌کش.سرد،حسابگر،بی‌رحم.سال‌هادنبال‌یه‌شکارخاص می‌گشتم.کسی که ایده‌آل باشه.من مریض بودم…وهیچ درمانی هم براش نبود.ولی وقتی آیلارودیدم،یه چیزی تووجودم عوض شد.فقط یه چیزتوذهنم بود:می‌خوامش.یه جوری مجذوبش شدم ک حتی حسِ گرفتن جون آدما هم جلوش کم می‌آورد.پس دنبالش کردم، زیر نظر گرفتم…و وقتی وقتش رسید… کشیدمش سمت خودم.ولی آیلا با همه فرق داشت.ترسش…اون سرکشی‌ش… یه چیزجدیدروتوتاریکیِ وجودم بیدارکرد.یه هیولا.یه کاری کردک دیگ این من نبودم ک اون رو شکار کرده بودم…اون شده بودشکارچی…من،شکارش.بایدمی‌ترسیدم،ولی نه…بیشترشیفته‌ش شدم.اون شده بودغنیمت طلاییِ من.فکر می‌کردم اگ جونشوبگیرم،اون هیجانِ نهایی رو تجربه می‌کنم.ولی… اشتباه می‌کردم.من بین دو حس گیر کرده بودم:یه طرف،دلم می‌خواست نابودش کنم…یه طرف دیگه،یه حس قوی‌ترمی‌گفت بایدمال من باشه…
دانلود رمان بعضیا خشونت دوست دارن pdf |اثر جنیکا اسنو
  • نام: بعضیا خشونت دوست دارن
  • ژانر: عاشقانه‌بیمارگونه، خشن، دارک
  • نویسنده: جنیکا اسنو
  • ویراستار: وب رمان
  • مترجم: Miyu
  • تعداد صفحات: 116
من یه سایکوپَتِ تشخیص‌داده‌شده بودم، با یه عطش سیری‌ناپذیر برای خشونت. راهی که برای تخلیه اون تاریکی پیدا کرده بودم، گرفتنِ جون آدما بود.وقتی یه انتقالی زندان باعث شد فرصتی برای فرار دستم بیاد، تا تونستم زدم بیرون—و این شروع یه تعقیب‌و‌گریز دیوونه‌وار بود. خودم شدم شکارچی. اون‌قدر گشتم و تعقیب کردم تا بالاخره یه خونه‌ی دنج، وسط ناکجا، گوشه‌ی یه شهر متروک پیدا کردم.اون خونه رو کردم مال خودم—با صاحبش. اِوِلینا.نقشه‌م ساده بود:  برم یه‌جایی که دیگه هیچ‌وقت نتونن پیدام کنن.اما روزا شدن هفته، و یه چیزی تو وجودم شروع کرد به تغییر. اون میل خالص برای زنده‌موندن، تبدیل شد به یه وسواس… نسبت به اِوِلینا.
دانلود رمان شب طاهره pdf |اثر بلقیس سلیمانی
  • نام: شب طاهره
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی، درام
  • نویسنده: بلقیس سلیمانی
  • ویراستار: وب رمان
  • تعداد صفحات: 258
«طاهره کریم قاسمی» بر حسب تصادف یکی از دوستان سی‌واندی سال پیش خود را هنگام انتخابات انجمن اولیا و مربیان مدرسه دخترش می‌بیند و به ناگاه تمام خاطرات گذشته محنت‌بارش برای او زنده می‌شود . «مرضیه» که از دوستان دوران دانشجویی و فعالیت‌های سیاسی دهه ٦٠ طاهره است به او قول می‌دهد که دوباره همدیگر را ببینند .او خاطراتش را به سختی در پیش دیدگان خود مجسم کند : او طاهره ١٧ ساله را به یاد می‌آورد که در آستانه مرگ پدر که به بیماری مصیبت‌بار سرطان دچار شده برای دلخوشی پدر و اینکه نگران دخترکش نباشد عمو و خانواده‌اش او را به عقد پسرعمویش «احمد» در می‌آورند . روستای «گوران» محل وقوع حوادث زندگی پر فراز و نشیب طاهره است . «احمد» بعد از عقد طاهره برای همیشه می‌رود . او که هوادار یک سازمان سیاسی دهه شصتی است از خود برای طاهره فقط یک خاطره باقی می‌گذارد . طاهره احمد را دوست دارد و ...
دانلود رمان تمام‌ چیزای خطرناک pdf |اثر جنیکا اسنو
  • نام: تمام‌ چیزای خطرناک
  • ژانر: مافیایی، اروتیک، عاشقانه
  • نویسنده: جنیکا اسنو
  • ویراستار: وب رمان
  • مترجم: Miyu
  • تعداد صفحات: 345
اون یه هیولا بود، یه قاتل، از اون مردایی که برادرام نمی‌ذاشتن حتی نزدیکشون بشم.جیو، برادر زن‌داداشم و رئیس کوزا نوسترا تو ساحل غربی، یه جورایی فامیل بود و خط قرمز.شاید واسه همین بود که این‌قدر بهش کشش داشتم. خشونت و مرگ انگار بهش چسبیده بودن، انگار از ته جهنم به دنیا اومده بود و از این حال و هوا کیف می‌کرد.  با همه اینا، من با خود شیطان رابطه شروع کردم و عاشقش شدم.  مجبور بودم همه‌چیز رو مخفی نگه دارم، چون می‌دونستم اگه برادرام بفهمن، جیو رو می‌کشن.ولی وقتی فهمیدم باردارم، دیگه پنهون کردنش غیرممکن شد.بدتر از اون، جیو و برادرام گیر یه گروه خطرناک جدید افتادن.یه موقعیت گند که می‌تونست همه‌چیز رو به هم بریزه و همه کسایی که برام مهم بودن رو بکشه تو خودش.از جمله عشق ممنوعه ام و بچه‌ای که قراره تو این جهنم به دنیا بیاریم...
دانلود رمان ایگل و رازهایش pdf |اثر نیلوفر لاری
  • نام: ایگل و رازهایش
  • ژانر: عاشقانه، معمایی، جنایی
  • نویسنده: نیلوفر لاری
  • ویراستار: وب رمان
  • تعداد صفحات: 2162
لحن پرشورش یک دنیا اندوه و افسوس سرکوب شده بود_شاید فردا از کار بی‌شرمانه‌ای که الان می‌خوام بکنم پشیمون بشم... قول بده بعدش هیچی به روم نیاری ایگُل! باشه؟گیج و ویج پرسیدم_چی رو به روت نیارم؟و او به جای توضیح بیشتر، در امتداد نگاهی هوسناک و شوریده سرش را به سمتم کشید و لبهایم را با عطش بوسید. چنان بی‌محابا و ناگهانی که من تا به خود آمدم دیدم لبریز از خواستنش شده‌ام و دارم از تب این عشق دیوانه‌وار می‌لرزم._منو ببخش عزیزم دست خودم نبود... تقصیر این وُدکای لعنتی و چشمای گربه‌ای توئه!و خودش را ازم کنار کشید._حالا میشه یه خواهشی ازت بکنم؟دیگر چه می‌خواست از جانم؟ این‌همه در دام عشق خود کشیدنم بس نبود؟ نفسم بوی تند نفسهایش را می‌داد._چه خواهشی؟وقتی داشت یقه‌ی باز لباسم را از دو سمت جمع میکرد که عریانی سینه‌‌ام را بپوشاند عاجزانه گفت
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!