دانلود رمان لعبت در لباس زیر ( جلد ۲ مجموعه لباس زیر ) | برای اندروید ،آیفون،pdf
- رمان : #لعبت در لباس زیر
(جلد دوم از مجموعه #لباس زیر )
#BEAUTY_IN_LINGERIE- نویسنده : #پنلوپه اسکای
#PENELOPE_SKY- ژانر : #عاشقانه #مافیایی #اروتیک #بزرگسال
خلاصه رمان لعبت در لباس زیر :
نمیخواد که دیگه من یه مدل باشم. » کانوی بارستی «اون میخواد من رو فقط برای خودش نگه داره. من طوری بهش الهام میدم که هیچ کس دیگهای نمیتونه. حالا همراه با اون تو عمارت زیباش زندگی میکنم، و حس یه زندانی رو ندارم. من آزادم که هر کاری رو که میخواد انجام بدم؛ ولی باهام خیلی سرد رفتار میکنه. من رو مثل یه شی میبینه؛ نه یه فرد. خانوادهاش برای ناهار دارن میان، اون بهم گفت تو اتاقم بمونم تا اونها من رو نبینن. ولی من فکر بهتری دارم! بهشون اطمینان میدم که من دوستدختر اونم و با هم زندگی میکنیم، و عاشق هم هستیم. اگه باهام بهتر رفتار نکنه، من به مادر و پدر و خواهرش میگم که رابطه واقعی ما چیه، و تحقیرش میکنم…
قسمتی از متن رمان لعبت در لباس زیر:
فصل اول«
»سفایر«
کانوی تموم روزها سر کار بود، به میلان رفته بود تا دستیارش نیکول
رو ببینه. میدونستم که چقدر به کارش علاقهمند بود، بنابراین انتظار
نداشتم تا وقت شام اون رو ببینم… واسه همین وقتم رو تو اصطبل
.گذروندم
.فقط شش تا اسب وجود داشت؛ ولی هر کدوم نیازمند کار زیادی بودن
شروع کردم به تمیز کردن اصطبل؛ جمعآوری مدفوع اسبها و عوض
کردن یونجه. گاهی آبخور اسبها کثیف میشد و باید قبل از پر کردن آب شسته بشن مارکو تو درگاه در ظاهر شد
.سفایر تو مجبور نیستی این کارهارو بکنی، اینها کار منه –
.مهم نیست –
.با شلنگ تمیزش کردم و با آب پرش کردم
.خانمی مثل تو نباید دستهاش رو کثیف کنه –
کانوی قبلاا این احساس رو بهم داده بود. اون با من طوری رفتار
.میکرد، که انگار صاحب من داره بهم نگاه میکنه
من مخالفم. فکر میکنم یه خانم واقعی، دستهاش رو مثل یه مرد کثیف میکنه
با دهن بسته خندید
.خوب گفتی عزیزم –
از اصطبل بیرون رفتم و بعد اسب رو به داخل هدایت کردم. اسب مادیان قهوهای با یه روح لطیف…
اون رو داخل بردم و در رو بست ولی سرش رو بیرون آورد تا بهم نگاه کنه به پوزهاش دست زدم
دانلود رمان لعبت در لباس زیر بدون سانسور
این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه: