- نام: تابوتم را میخواهم
- ژانر: عاشقانه،جنایی، تراژدی
- نویسنده: دینا خالص
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 1287
تابوت او را نه چوب ساخت، نه آهن. تابوتش را کلمات دوختند: *«کتکم نزن...»*، *«مادر...»*، *«متنفرم...»*. و حالا، هر فریاد بیصدایش، گلولهایست به سمت گذشتهای که هنوز زندهاش میکُشد
- نام: مربای پرتقال
- ژانر: عاشقانه،اجتماعی، طنز
- نویسنده: بهار محمدی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 738
سیاوش صرافیان، وارثی که مسیرش را گم کرد و در دل کوچهپسکوچههای تهران غرق شد. اما گاهی تقدیر یک فرشته نجات میفرستد: سوگند آریانفر، زنی که با قدرت قانون و عدالت آمد تا شاید بتواند سیاوش را از سقوط نجات دهد...
- نام: دردم از یار است و درمان نیز هم
- ژانر: عاشقانه، روانشناختی
- نویسنده: مهسا پناهی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 820
شنبهٔ بعد،ماه بعد،اسفندِ آخر،اسفندِ فرضی،روزهای دور،روزهای خیلی دور...
- نام: توکیو
- ژانر: جنایی،معمایی
- نویسنده: حدیث پورحسن و فاطمه یوسفی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 154
مردم از ریاضی فراریاند، اما درسِ صفر را خوب یاد گرفتهاند! او هم در زندگی من نقش صفر را بازی کرد: هرچه بودم، وقتی در او ضرب شدم، به هیچ رسیدم. پایانِ داستان معلوم است: صفر همیشه برنده است!
- نام: کاکادو
- ژانر: عاشقانه، معمایی، جنایی
- نویسنده: مهدیه سادات ابطحی ایوری
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 884
در میان مارپیچهای یک بازی ذهنی پرالتهاب، مانا با آندریاس پیپر آشنا میشود؛ مردی که ایمان ندارد و خدای یگانه را انکار میکند. با این حال، گرایشی غریب میان آن دو پدید میآید. اما هنگامی که مانا از سختترین مرحلهی بازی میگذرد، ناگهان با قاتلی بیرحم مواجه میشود—کسی که خارج از بازی «قدرت ذهن» است، اما تقدیر مانا را در دستان خونین خود میفشرد...
- نام: اگه بارون بیاد یادت میوفتم
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فائزه سگوند
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 376
«تصور کنید یک پزشک مغرور و خودشیفته که عشق را "حماقتِ احساساتی" میداند، مجبور میشود برای مدیریت بیمارستان پدرش به ایران برگردد. اما زندگی برایش نقشهای کشیده: عشقی آنقدر شدید که حاضر است همهچیز را رها کند… فقط برای اینکه در نهایت…؟»
- نام: پوتوس
- ژانر: جنایی، عاشقانه
- نویسنده: مهدیه سادات ابطحی ایوری
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 404
کریس سعی میکند مانا را متوقف کند، اما او گوش نمیدهد. سائوپائولو، با آن هیاهوی مرگبارش، شاهد ورود دختری ایرانی است که میخواهد قاتل آندریاس را پیدا کند. اما مانا خبر ندارد که با این تصمیم، خود را در تلهای مرگبار انداخته است. آیا زنده میماند تا حقیقت را کشف کند؟ و وقتی بفهمد قاتل، همان کسی است که به او نزدیک شده، چه واکنشی خواهد داشت؟...
- نام: به تلخی شیرین
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: مریم محرمی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: ۲۳۳
آغاز زندگی، بازیِ شیرین روزهای کودکیست...در میانهٔ میدان، عشق و لجبازی درگیرند و در این نبرد، سکهٔ دلها را میسنجند. پایانش را چه کسی داند؟ شیرین یا تلخ، عشق حکایت خود را خواهد نوشت...