- نام: ققنوس من
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: لیلا حمید
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 3682
درباره یه دختری که تو خانواده درب وداغونیه پدرش اعدام شده مادرش توخونه ها که کارمیکنه دستش کجه وبرادرای دیگش به همین صورت یه اتفاقایی براش میوفته از خونه میزنه بیرون ویه شخص پولدارحامیش میشه وسرپرستیش روبعهده میگیره وبرادرشخص حامی تویه دیدارعاشقش میشه وطی یه گرفتاری پسر رو روانه خارج ازکشورمیکنن وبنابه دلایلی پسر رو مجبوربه عروسی بادختر دیگه میکنن اما چون مجبوربه اینکارشده زیادبه عروس روی خوشونشون نمیده وچشمش دنبال دخترقصه هست و جالبه داستانش ویه سری اتفاقات دیگه هم میفته
- نام: شیطان یاغی
- ژانر: عاشقانه، صحنه دار، معمایی، بزرگسال
- نویسنده: ریحانه نیاکام
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 3596
من یاغـــــــی ام...!!!من گرگی هستم که می درم و پاره می کنم.خوی وحشی و یاغی من، تو را آتش می زند.می سوزانم و تو را خاکستر می کنم...واهمه ای از مرگ ندارم.من شیطانی با روحی سیاه و دستانی که برایش به کشتن هیچ سختی ندارد.من همان یاغی هستم که روی زخم هایت نمک می پاشم تا زجر کشت کنم...!من یک شیطانم...!یک شیطان یاغی...!!!
- نام: طنین تنهایی
- ژانر: عاشقانه، جنایی
- نویسنده: گیلسو حکیم
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 995
شهریار شریعتی، مدیرعامل بزرگترین شرکت مدلینگ ایران در کیش که پروندهی کُشته شدن عجیب همسرش هنوز به سرانجام نرسیده، شبی در حاشیهی خیابانی روستایی در شمال کشور، دخترِ بیهوشی را پیدا میکند که توانایی حرف زدن ندارد و چیزی از گذشتهاش به یاد نمیآورد. تلاش برای پیدا کردن خانوادهی این دختر، شهریار را به زخم سر بازِ مرگِ دلخراش همسرش وصل میکند و...
- نام: دیابت شیرین
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: حس غریب
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 384
دختری به اسم شیرین …22 ساله…از بچگی دیابت نوع 1 داره…شیرین باید هر روز انسولین تزریقکنه…لیسانس مترجمی زبان داره..دنبال کار میگرده …بابا ش مُرده ..یه برادرم به اسم شهروز داره …شیرین در به در دنبال کار می گرده تا اینکه توسط دوستش بالاخره کارو پیدا می کنه تو این کار با اتفاقا و حوادثی رو به رو میشه که مسیر زندگیشو عوض میکنه ، با پسری به اسم بِن آشنا میشه پسری که شاید بتونه فرهاد شیرینمون باشه!!! کسی چه می دونه؟!!!!
- نام: سرنوشت
- ژانر: عاشقانه، غمگین
- نویسنده: شادی خلیلی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 403
دختری که مادرش دچار سرطان شده و میمیرد، و او در طی اعتماد و دوستی نابجا گول خورده و بعنوان خدمتکار به کشور دبی فرستاده میشود و در آنجا با ارباب خود ازدواج میکند…
- نام: غریبه ای آشناتر از همه
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: مریم محرمی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 477
اکنون مادری هستم با دو فرزند، نتیجهی یک زندگی تحمیلی، اما سراسر تجربه. روزگاری دختری پرشور و پر از هیجان عشق و زندگی بودم که برای به دست آوردن لذت زندگی با پسر راننده مینیبوس چشمآبی کل ابیات فروغ را با جان و دل بوییدم و به خاطر سپردم، اما نشد آنچه که باید میشد و سرنوشت طور دیگری او را در مسیر زندگیام قرار داد …
- نام: تاج بلورین
- ژانر: عاشقانه، فوق هیجانی
- نویسنده: شادی موسوی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 4828
من به دنیا آمدم که ملکه باشم، اما این انتخاب من نبود!من متفاوت بودم، من چیزی بیشتر از کالبدم بودم و این جرم من بود.قاضی با قهر و غضب حکم داد! مرا یاغی خواندند، مرا از خویشتن راندند، دورم کردند!من به حکم تن دادم! سر خم کردم و صدای شکستن تاج روی سرم گوش عالم را کر کرد. تاج واقعی نبود، جواهر نشان نبود، من شایستهی این منصب نبودم!
- نام: ثانیه های امید
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: shrn zynab
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 1864
واای این ریمل لعنتی کجاس اوووف حالا هر وقت نمیخوامش همش جلو چشمم مزاحمه ولی امان از اینکه عجله داری و بخایشداشتم وسایلِ روی میزو زیر و رو میکردم که صدای مامان برای بار صدم اومد_آیلییییییییخداااا کجاست اخه این ریمل هووف خم شدم زیر میزو هم بگردم که دیدم بلله اینجاست پیداش کردمسریع دستمو به سمتش دراز کردمو بزووور خودمو هی زیر میز میکشیدم که دستم بهش برسهولی انگار هر چی میخوام بهش نزدیک تر بشم اونم نیروی دافع گرفته هی دور تر میشهخدایااا خدااا جونم 5 تا صلوات اگر الان...