- نام رمان : #میلیاردر_کثیف
#The_Dirty_Billionaire- (#جلد_اول #مجموعه #بیلیونر_کثیف)
- ژانر : #عاشقانه #اروتیک #بزرگسال #خارجی
- نویسنده : # مگان مارچ (Megan March )
خلاصه رمان میلیاردر کثیف:
من یک الت تناسلی بزرگ دارم. حتی بزرگتر از حسابهای بانکیم. این جاییکه سبک زندگی من به پایان میرسه.واقعا نیازی نیست چیز دیگه ای بگم. من درست ۹۹ درصد زنایی که تا خونه باهام میان رو اغوا کرده ام.
به نظرتون یه عوضی ام؟ خب چون همینطوره. و حدس بزنید چیه؟ من با عوضی بودنم مشکلی ندارم.
یا حداقل اینطور بود تا وقتی که من با اون ملاقات کردم. کتاب ها اغلب راجع به جرقه ها چرت و پرت میگن.
با اون… مثل اتش های اضطراری ترکیب شده با بمت اتش زا بود.
یک مشکلی وجود داره. اون نه اسمشو بهم گفت و نه شماره تلفنشو برام گذاشت بعد از هات ترین شب
زندگیم. بعد از اینکه از اتاق هتل غیبش زد.من طعم یک تکشاخ رو چشیده بودم .شیرین ترین و نایاب ترین از بین همه. بازم به اون نیاز دارم…خب حالا چه غلطی بکنم؟
من این مشکل رو تا خیابان بردم. یک رابطه ویروسی گمشده…
قسمتی از متن رمان میلیاردر کثیف جلد ۱ مجموعه بیلیونر کثیف از مگان کارچ:
اون چطور قراره این یکیو در کنار دوست دختر هالی ویکس و طرفدارانش توضیح بده؟
اون لعنتی با دوتا حرکت ساده…
هیییسسس میگم با نفس هام همونطورکه به کاغذها خیره میشم وعکس مناسبی که کنارشه برای بار دوم
در یک ماه عکس از دوست پسر منه که تو قفل شده تو بغل یک زن دیگه غیر از دفعه پیش که اون یک
رکابی مشکی بلند پوشیده.
عکس ها تو دستای عرق کرده منه و دارم جلوی خودمو میگیرم که پاره پاره شون نکنم. درکنار عکس
های دیگه اشون که جلومه.
اون میخواد جایگاه منو از بین ببره قبل اینکه حتی شانسی برای به واقعیت تبدیل شدنش داشته باشه.
یک سال راجع به جکی چیزایی به نام رابطه گفتن واینکه من چیزیکه میخواستم رو بدست اوردم.
بابت توافق هر چقدر میخواید قضاوتم کنید. همه اینها گنجانده شده در موسیقی سبک کانتری.
ولی موقع ضبط جدیدتون…
دیگه سوالی نمیپرسید و روی کاغذ امضا میزنید.
ولی واقعیت تلخه و یه روزی بدجور بهتون ضربه میزنه.
تهش چی میشه اگه جی سی رو با یه مرد بگیرن؟
عادتشه که تو دوتا راه قدم بذاره…ولی ترجیح مردان به زنان…بدترین نوع راز که میشه تو ناشویل نگه
داشت.
من هالی ویکس برنده برنامه تلویزیونی مرا ستاره کن گرد اوری شده توسط لقب بوی جی سی یک متاثر
ولی الان تبدیل به یک برچسب شغلی شده.
به نظر مشکل بزرگی نیست وقتی اونا منو تو قرار داد از قلم انداختن.
کدوم دختر خیره سری با بدست اوردن لقب ستاره کشور نمیتونه هیجان زده بشه؟
درعضای بلیط یک طرفه برای ستاره شدن که توقعشو داشتم. دارم تبدیل به ی بذله صنعتی میشم.
حتی سریعتر از کسانیکه دارند برمیگردند خونه تا چک حقوقی که گرفتن رو خرج تخفیف ها کنند.
ولی بابت زنده نگه داشتن این رویای شغلی یک امتیاز گرفتم.
و صادقانه بگم که کاری نیست که برای زنده نگه داشتنش نکنم.
پس این موقعیت با جی سی لازمه که ردیف بشه قبل از اینکه شرایط بیشتر از این خارج از کنترل بشه.
کلاه شابگاه خودمو میدم بالا و یک نگاهی به اطراف می اندازم تا ببینم کسی متوجه شده من از صف
خارج شدم .
یه خانمی که پشت سرمن ایستاده دسته عینک افتابیشون با زبونشو عقب و جلو میکنه.
لعنتی…این کارو واس من داره انجام میده نه برای یک نوزاد چشم ابی متعجب.
حالتش معصومانست نه عصبانی.
مردها عوضی اند.درسته؟ معروف بودن فقط اونارو تو دیدها برجسته میکنه.
یه لبخند کوچک میزنم به زنه و اون همچنان ادامه میده. به چیزیکه روی کاغذهاس اعتماد نکنید.
کاغذا همیشه ۹۵درصد اشغالند و احتمالا فتوشاپ شده اند. اون واقعا به خاطر خیانتی که بهت میکنه باید
بره پیش یه دکتر.
نگاهم بهش می افته. باید کل صورتشو نظارت کنم.
علیرغم کلاهم عینک افتابیم وصورت بدون گریم و شهرتم به زور یه لبخندی میزنم که مصنوعیه.
این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه:
دانلود رمان لذتی از جنس گناه (۱ جلدی) | برای اندروید ،آیفون،pdf