- نام رمان : #جرزن
- ژانر : #عاشقانه #کلکلی #طنز
- نویسنده : #نازنین محمد حسینی
خلاصه رمان جرزن:
آریو یک استاد دانشگاه با عقاید خاصه که توجه همه ی دخترا رو به خودش جلب کردن… آشناییش با دختر شیطون و سربه هوایی که مجبوره همخونه اش باشه و اونو توی خونه هم تحمل کنه مسیر زندگیش رو تغییر میده. تینای شیطون و قرتی و آریو که یه مرد مستبد و مغروره
قسمتی از متن رمان جرزن:
از جام بلند شدمو خودمو توی آیینه ی قدی کنار در برانداز کردم …
جون چه هلویی هم بودم
هزار الله و اکبر همین الان با همین دبدبه
و کبکبه باید پسرا دم در برام صف میکشیدن …
موهامو هل دادم عقب و یه جون محکم به چشمای پفیم
و موهای درهم برهمم گفتم و از آینه دل کندم …
مگر اینکه خودم یکمی قربون صدقه ی خودم برم …
قربون موهای سیم ظرف شوییم برم
و فدای پوست گچیم بشم!
رمان جرزن از نازنین محمد حسینی
خاطر خواه که نداشت
حداقل خودم یکمی باید هندونه زیر بغلم می دادم و عشق می کردم …
ذلیل مرده بیدارم دیگه هفت پادشاهو عمت داره خواب میبینه …
اول صبحی وایساده بود پای گاز …
باز نمیدونم چه کوفتی می خواست بده بهمون بخوریم
و تا شب مقصد اول و آخرمون توالت بشه
که اونطوری با دقت داشت برای خودش عشق می کرد …
مواظب باش!
دیگه خیلی دیر کرده بود
و من صاف رفتم وسط خاک گلدونی که درست روی گل قالی بازش کرده بود.
رمان جرزن pdf
دستامو گرفتم بالا و یه جیغ بنفش کشیدم …
خدا بگم چیکارت کنه، اه اه اینا چرا این وسطن !
… زدی قشنگ ترمالی کردی؟
خم شدم و همه ی خاکای گلدون رو از پام کنار زدم …
خدا رو شکر بیرون اون نایلونی که انداخته بود
نریخته بودم ولی غر غرام مگه تموم می شد …
کیو دیدی توی خونه خاک گلدون عوض کنه؟
بابا مگه گل فروشی رو ازت گرفتن
می دادی همون جا عوضش می کردن.
ببین همت جا رو به گند کشیدی …
تینا بخدا می کشمت …
بذار به کارم برسم
دست و پا چلفتی بودنتو ننداز گردن کارای من …
رمان جرزن از نازنین محمد حسینی
این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه: