خلاصه رمان ماه تلخ
مردی که فکر میکنه زنش خیانت کرده و دنبال راهی برای تلافی و اذیت و آزار زنش میگرده
قسمتی از متن رمان ماه تلخ:
خانم واعظی فردا شاید یکم دیرتر بیام .
هماهنگ میکنم باهاتون خسته هم نباشید فعلا .
+ باشه آقای فرهمند خدانگهدارتون
در شرکتو که میبندم
دوباره افکاری که خوره ی روحم شدن
میان سراغم .
غرق تو افکارم میشم بی هدف تو خیابون راه میرم
بدون اینکه نگاهم به مقابل باشه
نگاهم هنوز توی خاطراتم پرسه میزنه .
رمان ماه تلخ PDF
دنبال چیزی میگردم که آرومم کنه .
اما بیشتر خاطرات تلخ هجوم میارن به ذهنم .
با برخورد به عابر پیاده ای به خودم میام .
عذر خواهی میکنم و برای جمع کردن
وسایلی که پخش زمین شدن کمکش میکنم
دوباره محو خاطراتی میشم که گویا سر و ته ندارن .
رمان ماه تلخ APK
چطور میشه هم عاشق یک نفر بودگ
و هم ازش متنفر بود؟ این خصلت عش ِق؟!
که همیشه مردد باشی؟!
ولی پای احساس که میاد وسط…
اما نه این نمیتونه پایان این همه عشق باشه .
فرو خوردن این بغض لعنتی
که انگار پایانی هم نداره. نه !
اون حتما باید بهای خیانتش رو بپردازه .
ولی چطوری ؟
رمان ماه تلخ بدون سانسور
این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه: