وب رمان
دانلود رمان فصل عاشقی pdf |اثر هاشم میلانی
  • نام: فصل عاشقی
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: هاشم میلانی
  • ویراستار: وب رمان
  • تعداد صفحات: 146

دانلود رمان فصل عاشقی pdf |اثر هاشم میلانی

 

اسم رمان : فصل عاشقی

نویسنده : هاشم میلانی

ژانر : عاشقانه

تعداد صفحات : 146

 

هاشم دختری را پیدا می‌کند که دقیقاً مطابق معیارهای اخلاقی است که برای همسر آینده‌اش در نظر داشته. با این فکر که خوابی که دیده بود دارد به واقعیت تبدیل می‌شود، عاشقش می‌شود و در احساساتش غرق می‌گردد…

خلاصه رمان :

از سویی هم مریم هم یجورایی از هاشم خوشش میومد. چند روز گذشت و هاشم تواین فکر بود که چطور به مریم نزدیک بشه و باهاش طرحدوستی ببنده ولی از طرف دیگه هم محمد به ذهنش میومد و می‌ترسید محمد ناراحت بشه از این موضوع؛

تا اینکه روز امتحان نهایی و کشوری فرا رسید و همه با استرس سر جلسه امتحان حاضر شدند. امتحان المپیاد به صورت مختلط بود یعنی دختر و پسر در کنار هم امتحان می‌دادند.

اول نوبت امتحان تئوری بود همه نسبت به شماره داوطلبیشون توی جاهای خود می نشستن. در این امتحان محمد و هاشم خیلی از هم دور افتاده بودن ولی از بخت و اقبال هاشم، مریم درست بغل دست هاشم افتاده بود.

امتحان در حال جریان بود که ناظر برای چند لحظه رفت بیرون که یهو مریم خطاب به هاشم گفت : هی زودباش تا ناظر نیومده ورقتو بیار عوض کنیم هاشم که گیج شده بود گفت : چی ؟؟!

که یهو مریم از سرجاش پاشد و ورقه هاشم رو گرفت و مال خودش رو هم داد به هاشم و بالای ورقه اش هم نوشته بود اونایی‌که‌مونده و بلدی رو بنویس منم مال تو رو می‌نویسم؛

خلاصه امتحان با کلی کبکبه تموم شد همه اومدن بیرون تا منتظر شروع امتحان عملی بشن.

به محض اینکه هاشم از امتحان اومد بیرون مریم جلو اومد گفت چطور بود؟ هاشم هم با خنده گفت بد نبود بعد مریم گفت: ببخشیدا معذرت می‌خوام اذیتت کردم،

هاشم هم سرش رو از خجالت آورد پایین و گفت : اشکالی نداره که یهو مریم با مشت زد به بازوی هاشم و گفت : چیه اصلا خوب کاری کردم دلم خواست اذیتت کنم.

که هاشم گفت : چی بگم آخه !!! که دوباره با مشت زد به بازوی هاشم و گفت : هوی چرا گیج میزنی امتحان عملی داریم ها از الان دوباره شروع نکن…

که محمد هم که رفته بود سرویس بهداشتی برگشت و در این حین زمان شروع امتحان عملی اعلام شد همه به سوی قسمت‌ آزمایشگاه رفتند تا امتحان رو شروع کنند،

امتحان به صورت گروهی برگزار میشد البته اینم بگم که تمامی امتحانات در تبریز برگزار می‌شد و هاشم و مریم و محمد از طرف مدرسه به تبریز رفته بودند…

خلاصه کتاب
هاشم دختری را پیدا می‌کند که دقیقاً مطابق معیارهای اخلاقی است که برای همسر آینده‌اش در نظر داشته. با این فکر که خوابی که دیده بود دارد به واقعیت تبدیل می‌شود، عاشقش می‌شود و در احساساتش غرق می‌گردد...
خرید کتاب
50,000 تومان
https://webroman.ir/?p=5818
لینک کوتاه:
دیگر آثار
    نظرات

    نام (الزامی)

    ایمیل (الزامی)

    وبسایت

    ورود کاربران

    کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!