- ژانر : #عاشقانه #صحنه_دار #بزرگسال
- نویسنده : #ناشناس
- ❌فاقد خلاصه
عمارت مثل همیشه شلوغ بود و زندگی جور دیگه ای توش جریان داشت
اینجا همه برای خان و خانزاده ها حتی نفس میکشیدن.
اینجا همه فقط درحال جلب کردن رضایت خانواده ی خان بودن.بی توجه به هرکسی که توی محوطه ی عمارت بود داخل عمارت شدم .
با دیدن برادرکوچیکترم که طبق معمول مشغول صحبت با یکی از رعیتها بود سری برای سلام تکون دادم و ازش فاصله گرفتم.
این آدم انگار اصلا خانزاده نبود وخون خان توی رگهاش جریان نداشت.
بیشتر وقتشو با رعیتهای و مشکلات ریز و درشتشون سپری میکرد.
برعکس من بیشتر طول هفته رو توی شهر بودم و به کارای خان رسیدگی میکردم.
به سمت اتاقم رفتم و توی مسیر از سودابه میز غذای مفصلی خواستم.
چشمی گفت و به سرعت به سمت اشپزخونه رفت.
وارد اتاق شدم و کتم و از تنم در اوردم…
دانلود رمان ملکه کوچک جلد دوم pdf
این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه:
دانلود رمان کثیف با هم (جلد ۳ مجموعه بیلیونر کثیف ) | برای اندروید ،آیفون،pdf