اطلاعاترمان مرد ها عاشق نمیشوند۲ فایل کاملقسمتی از رمان:با کالم کوبنده اش چنان دهانم را بست که د یگر جرات نکنم اعتراض ی بابت پس مانده پول بی زبانمبکنم.جور ی ده هزار تومن را با قدرت گفته بود که گویی در پس تک تک وازه ها و ارقامش داشتمیگفت” همی ن که این همه راه و رسوندمت برو خداروشکر ...
اطلاعاترمان همیشه تلخ مینوشم فایل کاملقسمتی از رمان:لبخند زد و با شگفتی شکممم نگاه کرد.-پس چرا شکمت بزرگ نشده.با لبخند و اخم گفتم:-گفتم پنج روز، نگفتم که نه ماهه باردارم.با شادی و خنده گفت:به کار شده بودم. فقط من یه پسر می خوام کم کمش پنج کیلو باشه.مثل پریا نمی خواما، الغر مردنیحتما خبریه، چون منمیه ماه بیشتره که ...
اطلاعاترمان مجنونت ماندم فایل کاملمجنونت ماندمژانر : عاشقانه _ اجباری _ همخونه ایخلاصه :من سیاوشم… سیاوشی که ازش تیمور ساختند…تیموری که وحشی نامیدند …تیموری که عزیزانم خنجر زدن بهم ..تیموری که اطرافیانم مرا از خود طرد کردند… مرا تبدیل به یک لاشی بی همه چیز کردند…کاری کردند که شراب بشود درد درمانم… امّا من از یکی بیشتر از هرکسی ...
اطلاعاترمان قهوه تلخ فایل کامل PDFتعداد صفحات : 386خلاصه:رمان قهوه ی تلخدختری که برخلاف اسمش زندگیش تلخ است مثل قهوه ی تلخ،پسری که عاشق ودلباخته ی شیرین می شه وشیرینی که دیوانه ی فرهاد میشه،عشقی که همه ناراضی هستن ،اما آن دو با وجود تمام سختی ها همدیگر را دوست دارن.شیرین وفرهادی که از همه کس دل می کنند ...
اطلاعاترمان تا شکوفه سرخ لبخندت فایل کامل ( شراب سفید )ژانر: عاشقانه _ هیجانی📃 خلاصه:با خبر آتش سوزی آتلیه در شب عروسی داماد با گذاشتن عروس در خانه ی مشترکشان خود را ب آتلیه میرسانداما با تصادفی مرگبار هرگز به خانه برنمیگردد. بعد از مرگ محراب ،همسرش دنیا دلنواز برای قصاص قاتل تمام تلاشش را ب کار میگیردغافل از ...
اطلاعاترمان عرق سگی فایل کامل PDF🍁 رمان: عرق سگی 🍁 ژانر: عاشقانه🍂 خلاصه:خواهش میکنم …دارم خفه میشمچشاشو تنگ کردوآروم ازلای دندوناش باخشم زمزمه کرد– تو اسمت شرابه؟من داشتم خفه میشدم با دوتا دستام دستشو گرفته بود با التماس که سرشو بردپاین تر صورتش تو گوشم تو گوشم با خشم زمزمه کرد– تو عرق سگی هم نیستی دختره ی احمق از ...
اطلاعاترمان اترس فایل کاملقسمتی از رمان:کرم و که زد رو تخت نشستم و گفتم:دستت درد نکنه رفتیدر هم بب….با تعجب بهش نگاه کردم که اومد رو تخت دراز کشید…ساوش برگشت طرفم و گفت:چیه ؟با چشمای گرد گفتم:من رو تخت با تو….اااابا کشیده شدن دستم رو سینه اش افتادم ،نمیدونم چرا مثل اینزن های تازه ازدواج کرده شده بودم…خواستم از ...
اطلاعاترمان مدار چشمانت فایل کامل pdfرمان : مدار چشمانت✍️نویسنده: الف کلانتری (یاسی)خلاصه :قرارمانهمین بهارزیر شکوفه های شعر…!آنجا که واژه هابرای تو گل می کنند !آنجا که حرف های زمین افتاده ام ،دوباره سبز می شوندوَ دست های عاشقمانگره در کارِ سبزه ها می اندازند ؛قرارمان زیرِ چشم های تو !آنجا که شعرنم نم شروع می شود…!عاشقانه ای ناب میان ...