وب رمان
دانلود رمان هشتگ pdf |اثر نگار ق
  • نام: شاهدخت
  • ژانر: عاشقانه، هیجانی
  • نویسنده: نگار ق
  • ویراستار: وب رمان
  • تعداد صفحات: 1528

دانلود رمان هشتگ pdf |اثر نگار ق

 

اسم رمان : هشتگ

نویسنده : نگار ق

ژانر : عاشقانه، هیجانی

تعداد صفحات : 1528

ماری، اینفلوئنسر مرموز و جاه‌طلب، همیشه در سایه‌ی آراز، پسرعموی ثروتمندش، زندگی کرده است. اما بعد از یک «تصادف» مشکوک، آراز حافظه‌اش را از دست می‌دهد. ماری از این موقعیت استفاده می‌کند و او را متقاعد می‌کند که آنها عاشقانه درگیر بوده‌اند. ازدواجشان سریع و بی‌سروصدا انجام می‌شود، اما سوالات بی‌پاسخ زیادی وجود دارد: آیا واقعاً تصادفی در کار بود؟ و آیا حافظه‌ی آراز واقعاً از بین رفته است… یا او فقط تظاهر می‌کند؟

خلاصه رمان :

– دکترا چی می گن؟ نفس نفس می زدم وقتی جواب دادم:خاک بر سرا هیچی نمیگن منم بلدم بگم هنوز هیچی معلوم نیست چه جوری دکتر شدن من نمیدونم…نمیشه ببرنش به بیمارستان بهتر؟به نظرت عموم نبردتش بهترین بیمارستان؟ همه جا همینه.دوباره غصه ی عالم سرازیر شده بود. تو این دو هفته با مرگ فاصله ی چندانی نداشتم.

شکوفه آروم تر گفت:حالا خودتو به کشتن نده ماری بسه دیگه دهن تردمیلو سرویس کردی.نمی تونم شکوفه الان فقط این باعث میشه خودمو نکشم.دیوونگی نکن ماری تو دختر قوی ای هستی، این کارا چیه می کنی؟

عصبی شدم ولی اینجا نمی شد صدامو بلند کنم اصلا می فهمی چی میگی؟ وقتی جونم به جونش بنده بشینم تماشا کنم چون قویم؟ وقتی هیچی از زندگیش معلوم نیست وقتی معلوم نیست تاکی تو این حالته، وقتی هیچ دکتری نمیتونه به نظر درست بده، من لبخند بزنم و به زندگیم ادامه بدم؟

_خیلی خب آروم باش آروم نمیشم شکوفه آروم نمیشم چون جونم داره آتیش می گیره قلبم مغزم روحم یک لحظه آروم نمی گیرن. حتی کل تنم درد داره یه چیزیو واسه خودت هضم کن شکوفه.

چی من این آدمو از عالم و آدم از کل دنیا از خودم هم بیشتر دوستش دارم پس وقتی حالش اینه ببین من چه حالیم باشه، باشه حسابی برام جا افتاد. حالا یه کم آروم باش دارن نگاهمون میکنن.

سرمو کمی به اطراف چرخوندم و به نگاه هایی که نگاهمون کردن لبخند الکی‌ای زدم:شکوفه بحث رو عوض کرد: یه ساعته بیشتره اینجاییم ها این باشگاه از اوناس که زیاد توش بمونی باید کلیه امونو بذاریم و بریم.لبخندی به روش زدم: ما که پول نمیدیم شکوفه…از تردمیل پایین اومدم حوله رو دور گردن داغم انداختم و رو به شکوفه گفتم: عکس رو گرفتی؟

آره هم عکس هم بومرنگ._خوبه…بعد تعویض لباس سمت مسئول ثبت نام رفتیم با دیدنمون گفت: خسته نباشید خانوم‌ها اینم فیش حسابتون شکوفه با استرس توی گوشم گفت:خیلی زیاده ماری.

خلاصه کتاب
ماری، اینفلوئنسر مرموز و جاه‌طلب، همیشه در سایه‌ی آراز، پسرعموی ثروتمندش، زندگی کرده است. اما بعد از یک «تصادف» مشکوک، آراز حافظه‌اش را از دست می‌دهد. ماری از این موقعیت استفاده می‌کند و او را متقاعد می‌کند که آنها عاشقانه درگیر بوده‌اند. ازدواجشان سریع و بی‌سروصدا انجام می‌شود، اما سوالات بی‌پاسخ زیادی وجود دارد: آیا واقعاً تصادفی در کار بود؟ و آیا حافظه‌ی آراز واقعاً از بین رفته است... یا او فقط تظاهر می‌کند؟
خرید کتاب
55,000 تومان
https://webroman.ir/?p=6278
لینک کوتاه:
دیگر آثار
    نظرات

    نام (الزامی)

    ایمیل (الزامی)

    وبسایت

    ورود کاربران

    مطالب محبوب
    • مطلبی وجود ندارد !
    کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!