دانلود رمان شهبانو در لباس زیر ( جلد ۵ مجموعه لباس زیر ) | برای اندروید ،آیفون،pdf
- رمان: #شهبانو در لباس زیر
#جلد پنجم ازمجموعه ی #لباس زیر- نویسنده: #PENELOPE SKY(پنلوپه اسکای)
- ژانر: #عاشقانه #مافیایی #اروتیک #بزرگسال
خلاصه رمان شهبانو در لباس زیر:
من ونسا بارستی، هستم. دختر کرو بارستی بدنام هستم. پدرم بهم یاد داد چطوری بجنگم. اگر مردی دستش رو به طرفم دراز کرد، چطور اونو توی گور خودش بذارم. به عنوان یهبارستی، من مغرور و متکبر و لجبازم و حرف کسی رو قبول نمیکنم. از بار به خونه برمیگشتم، اما مسیر اشتباهی رو انتخاب کردم. و شاهد یه جنایت وحشیانه بودم. قاتل نمیذاره من برم. اون جذاب، کشنده و ترسناکه. با خالکوبی روی ساعدش و یک حضور پر از تهدید، اون مثل یک سایه شیطانی هست، که هرگز باهاش مواجه نشده بودم. و بعدش اون مهمترین چیز رو بهم گفت. که اسمش بونز هست.
قسمتی از متن رمان شهبانو در لباس زیر:
ونسا»
این دو هفته آخر سرم شلوغ بود.
به کارهای عقب افتادم رسیدگی کردم و نقاشی که روش کار میکردم
رو تموم کردم و بالاخره آپارتمانم رو تغیر دادم،بنابراین عطر مردی
که منو به گروگان گرفته بود رو توی خونه ام احساس نمیکردم.
پنجه.
این دیگه چه اسمی بود؟
سفایر و من تقریبا هر روز بهم پیام میدادیم و به من گفت که داره با
بردارم کارهای عروسیشون رو برنامه ریزی میکنه. میخواستن
عروسی کوچکی توی خونه بگیرن، فقط با خانواده و کلی شراب من عاشق این دو چیز بودم.
وقتی روز بعد رفتم مغازه،به مرد خوشتیپی برخورد کردم که دنبال
غلات میگشت. ما چند کلمه ای با هم رد و بدل کردیم و به نتیجه خوبی
رسیدیم.اون حتی از اون غلات خوشش نمیومد. اون فقط میخواست یه
بهانه پیدا کنه تا اسم منو بدونه.
بعد باهم برای شام رفتیم. هر وقت که یه نفر ازم برای بیرون رفتن
درخواست میکرد، همیشه اصرار میکردم تو یه کافه معمولی همدیگه
رو ببینیم. غذاهای بزرگ و رمانتیک بیش از حد و ناجور بودن.
نمیخواستم کسی سعی کنه منو با خریدن یه غذای گران قیمت تحت
تاثیر قرار بده. ثروت برای من جالب نبود. من مردی رو میخواستم
که مرد باشه،انسان باشه، کسی که نمیتونست پشت پول یا موفقیتش
پنهان بشه.
رمان شهبانو در لباس زیر برای اندروید
اسمش تونی بود و به اندازه کافی خوب بود. اون در یک شرکت
سرمایه گذاری کار میکرد و پسانداز مردم رو ازشون میگرفت و اون
پول هارو در بازار سهام میگذاشت. اون برای این کار جوون بود و
به نظر میرسید اولین سالی هست که اونجا کار میکنه.
این قرار خوشایند بود،اما چیز خاصی نبود.
هرگز خاص نبود.
بعضی وقتها یک مرد رو میدیدم و مجذوب هم میشدیم.اما شیمی
بینمون از سکس دورتر نمیرفت. ما تازه باهم آشنا میشدیم و شبهای
پر شور و هیجانی از سکس رو تجربه میکردیم ،اما هیچ چیز قابل
توجه دیگه ای وجود نداشت، واسه همین دیگه بهشون زنگ نمیزدم و
اونام دیگه بعدش تماس نمیگرفتن.
و بعد انگار هرگز اتفاق نیفتاده بود.
اما این مرد هیچ کاری برای من نکرد، بنابراین آخر شب من نصف
صورت حساب رو پرداخت کردم،و شب بخیر گفتم و بعد به سمت
خونه رفتم.
بعد از اتفاقی که با پنجه افتاد،من بیشتر از قبل کج خیال شده بودم. از
کجا فهمیده که من کجا زندگی میکنم؟ منو تو راه خونه دنبال کرده؟ یا
اون فقط یه سری تحقیقات آنلاین انجام داده؟ هر جوابی که این سوال
ها داشتن، باعث شدن من همیشه فقط برای محض احتیاط،از مسیر
دیگه ای به خونه ام برم.
دانلود رمان شهبانو در لباس زیر pdf
این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه: