نام رمان : #هایا
ژانر : #عاشقانه#اروتیک#بزرگسال
- نویسنده : #ناشناس
خلاصه رمان هایا:
هایا با کیان دوسته و رابطه داره ولی توی دوستیشون پسرعموش میاد توی زندگیش و میخواد به هایا ت.جاوز کنه که…
قسمتی از متن رمان هایا:
با اجازه ای که گفتم درو بستمو نفسمو عمیق بیرون دادم.
در اتاقمو باز کردمو رفتم پشت میزم که کسی در زد !!
با بفرماییدی که گفتم در باز شد و آقای کامرانی اومد تو….
اومد نزدیک و گفت :
_بین تو و مهندس چیزی هست ؟!!
با تعجب نگاهش کردمو گفتم :
_نه چیزی نیس…
دانلود رایگان رمان زیبای سرکش هایا و کیان
میدونستم که آرش ازم خوشش میاد برای همین باهاش زیاد گرم نمی گرفتم.
چون اگه به گوش کیان میرسید باز دعوا داشتیم.
با اخم گفت:
_ مطمئنی ؟!!
با لحنی کلافه و تند گفتم:
_به شما چه ربطی داره ؟باید به شما جواب پس بدم ؟!!
آرش دست تو موهاش کشید و گفت:
_من میخوامت هایا !!
نگران بودم که کیان بیاد و حرفای آرشو بشنوه. با اخم نگاهش کردمو گفتم:
_فعلا نمیخوام خودمو درگیر این چیزا کنم مهندس… الانم کار دارم !!
رمان هایا و کیان
آرش رفت و منم به کارام رسیدم. تا اینکه کیان اومد تو اتاق و گفت :
_هایا بریم. کار بسه دیگه!
کمرمو صاف کردمو دستامو بالای سرم بردمو کشیدم .
این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه: