وب رمان
دانلود رمان سوگند pdf |اثر فاطمه کاکاوند
  • نام: سوگند
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: فاطمه کاکاوند
  • ویراستار: وب رمان
  • تعداد صفحات: ۲۳۹

دانلود رمان سوگند  pdf |اثر فاطمه کاکاوند

 

اسم رمان : سوگند

نویسنده : سوگند کاکاوند

ژانر : عاشقانه

تعداد صفحات : ۲۳۹

رمان “سوگنده” داستان دختریست که دل در گرو عشق پسرعمویش، حسام، دارد و سرانجام به آرزویش میرسد و با او ازدواج میکند. اما این ازدواج که باید سرآغاز خوشبختی باشد، ناگهان مسیر غیرمنتظره‌ای را در پیش میگیرد…

خلاصه رمان :

با یاد خونه و مامان و سارا با یاد خونه ایی که بابا نیس و سیا هم ممکن بود نباشه و ما سه تا زن تنها میموندیم حال دلم بدتر میشد و بدتر گریه می‌کردم،

حسام فقط آبمیوه رو میگرفت سمت لبام میگفت به قلب بخور و من از گریه زیاد حالت تهوع گرفته بودم حسام ماشین رو زد بغل و من توی جوب آب بالا اوردمو حسام بهم دستمال کاغذی و داد و رفت از فروشگاه آب بخره،

وقتی اومد من بازم در حال گریه بودم:پاشو قبل خونه بریم به سرم بزن بعد بریم اون جا وسط جمعیت غش نکنی سرموی معنی نه تکون دادم خودش دست و صورتمو شست و موهامو داخل کرد:باید قوی باشی بخاطر مامانت:من بابامو از دست دادم:می‌خوای مامانتم از دست بدی؟:وای مامانم بدون بابام نمی‌تونه،

:اون زن به امید بچه هاش زنده می مونه پاشو عشق قد بچه عزیز نیست اینم می‌گذره پاشو سوار شو. :اول درمانگاه بعد خونه :من فوبیای آمپول دارم بکشیمم نمیام: پس شکلاتات رو بخور این آبمیوه کوفتی رو هم بخور و عین دختر بچه های سه ساله لج نکن دلم می‌خواست بزنمش دلم آشوب بود،

دلم می‌خواس از یه جای خیلی بلند بپرم دوس داشتم از این کابوس بلند شم و بابام بیاد بیدارم کنه دوس داشتم آهنگ هر کی دختر داره رو برام دوباره بخونه و منو سارا برقصیم باهاش سیا حسودی کنه، یه لبخند غمگین زدم که به ثانیه نکشید هق هقم شروع شد زندگی بدون دو تا مرد خونمون خیلی بی رحم می‌شد با خودمون با قلبمون با دل بیچاره ی مامانم: پیاده شو،

به در خونمون نگاه کردم هنوز پارچه مشکی نزده بودن بنری نبود رفتم داخل که صدای جیغ سارا میومد و من بلند تر گریه کردم حسام دستمو گرفت و خودشم انگار نمی‌تونست حرف بزنه چون بغضش می‌شکست دو سه تا نفس عمیق کشید سینش تند تند پر و خالی می‌شد و من همچنان ب زجه ها بابا کردهای سارا گوش می‌دادم و جیگرم خونتر می‌شد،

حس می‌کردم قلبم داره از کار می‌اوفته و یکی منو محکم چنگ می‌زنه از کنار حسام کنده شدم و رفتم توی آغوشی دیگه که با بوی ادکلنش فهمیدم…

خلاصه کتاب
رمان "سوگنده" داستان دختریست که دل در گرو عشق پسرعمویش، حسام، دارد و سرانجام به آرزویش میرسد و با او ازدواج میکند. اما این ازدواج که باید سرآغاز خوشبختی باشد، ناگهان مسیر غیرمنتظره‌ای را در پیش می‌گیرد... 
خرید کتاب
55,000 تومان
https://webroman.ir/?p=6064
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!