- نام: جنون زادگان
- ژانر: فول عاشقانه، هیجانی، اجتماعی
- نویسنده: آرزو هاشم آبادی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 1206
توحید راد؛ ته تغاری اردکان خان رادمردی جذاب با پرستیژ بالا...دل مُرده از زندگی مجلل و اشرافیش؛ برای ساخت پروژه درمانگاهی؛ قدم به روستایی میذاره که بی اختیار ؛ دلش برای قاصدک دختر زیبا و جسور کدخدا میلرزه!دختری که زیادی مهربون و خاصه...و البته عاشق حیوانات!توحید اما برای به دست آوردن این عشق محال؛ دست به بزرگ ترین اشتباه زندگیش میزنه! نقاب به چهره زده و هُویت اصلیش رو از همه پنهان میکنه!حتی عمو و زن عموی رفیقش رو جای خانواده ی خودش جا میزنه و میبره خاستگاری!ولی توی اوج خوشبختی به یکباره طوفان از راه میرسه....نقاب ها از چهره ها برداشته میشه و عشقی که به یکباره ....
- نام: شبی که خواستمت
- ژانر: عاشقانه، عاطفی
- نویسنده: زهرا بیگی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 623
داستان دختری به نام رُستا را روایت میکند. رُستا پس از ترک خانه پدری برای حفظ آبروی خانواده و به امید آیندهای بهتر، راهی شهری جدید میشود.
- نام: همدوس
- ژانر: اجتماعی، خانوادگی، عاشقانه
- نویسنده: سرو روحی
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 976
افروز اَحرار ، دانشجویی که هیچ چیزی از جزییات و حتی کلیات زندگی اش را دوست ندارد. نامزدش را دوست ندارد، رشته ی تحصیلی اش را دوست ندارد، خانواده اش را دوست ندارد ... روزگارش را دوست ندارد و با همه ی این اوصاف هنوز با همان قواعد و قوانین پیش میرود و هر روز نا امید تر و مایوس تر از دیروز صبح را شب میکند، درونش پراز انرژی و رویاست و بیرونش سرد و پراز خواسته های بی سرانجام . مثل ققنوسی که از آتش می ترسد . از زاده شدن دوباره می ترسد... هَمدوس روایت آدم هایی است که در شرایطی قرار میگیرند که هرگز نمیخواستند اما ادامه اش میدهند تا آخرین روزی که نفس میکشند ...پایان خوش
- نام: بال هایی از پرتوی ستاره
- ژانر: فانتزی، عاشقانه
- نویسنده: الیسون سافت
- ویراستار: وب رمان
- مترجم: الی و مونا نصر
- تعداد صفحات: 459
قرنهاست که در پیکسی هالو هیچ پریای از فصول گرم پا به جنگلهای زمستانی نگذاشته، و گرچه بیشتر پریان از افسانههای هیولاهایی که در سرزمینهای یخزده پرسه میزنند هراس دارند، کلارین نمیتواند در برابر زیبایی سرد و بیتکلف زمستان بیتفاوت بماند. اما زیر نگاه مراقب ملکهی کنونی و وزیران فصلی، کلارین فرصتی برای غرقشدن در رویاهایش ندارند، زیرا روزهای منتهی به تاجگذاریاش به سرعت در حال سپری شدن هستند.تا اینکه خبر ورود هیولایی از زمستان به بهار به قصر میرسد. کلارین این تهدید را فرصتی برای اثبات شایستگیاش در نقش جدیدش میبیند. اما به جای یافتن هیولا در مرز زمستان، با میلوری، نگهبان جوان جنگلهای زمستانی روبهرو میشود. و با هم، پیوندی نامتعارف میسازند و برای نجات سرزمینهایشان همراه میشوند.
- نام: مال من
- ژانر: مافیایی، عاشقانه، آدم ربایی، اروتیک، بزرگسال
- نویسنده: ماهرو
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 466
هیچوقت فکر نمیکردم همچین چیزی ممکنه برای من اتفاق بیفته. اصلاً تصورش رو هم نمیکردم که یه دیدار اتفاقی، درست شب تولد هجدهسالگیم، میتونه کل زندگیم رو اینجوری زیر و رو کنه.حالا، من مالِ اونم. مالِ جولین. مردی که به اندازهای که بیرحمه، زیباست. مردی که لمسش وجودم رو به آتیش میکشه. مردی که مهربونیش برام از بیرحمیش هم ویران کننده تره.
- نام: ستاره خوشبختی
- ژانر: عاشقانه، ازدواج قراردادی
- نویسنده: miracle Tg
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 470
سعی کردم برگردم، جدی میگم..اما خیلی سریع اومد..منموتور رو ول کردم و توی آبگذر پناه گرفتم، اما به تنها چیزیکه فکر می کردم تو و بچه بود...-نباید بیرون میرفتی...-نباید اون حرفا رو میزدم...دوباره لب هایشان را به یکدیگر چسباندند و بوسیدند، و بچهمیان اون ها لگد میزد و هر دو از لذت بی نهایت ناشی از اینموضوع به خنده افتادند.-دوباره بگوکانر عقب کشید و به اون خیره شد-واقعا میخوای این کارو بکنم؟-بگو. باید دوباره بشنوم تا بدونم واقعیه.-دوستت دارم، الکسیس مکنزی مدسن.اشک هاش دوباره به راه افتادن...
- نام: دلداده هوس
- ژانر: عاشقانه، انتقامی، بزرگسال
- نویسنده: zahra rz
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 742
دختری که عاشق پسرعموی مغرورش میشه اما توسط یکی از همکارا و رقیب های مهبد که ۲۰سال از الیسا بزرگ تره ، دزدیده میشه ولی مهبد همچنان به دنبال گمشده ی خودش میگرده تا اینکه ...
- نام: ولان
- ژانر: عاشقانه، انتقامی، بزرگسال
- نویسنده: ستایش تیو
- ویراستار: وب رمان
- تعداد صفحات: 1114
با آخرین نت و رسیدن به نت آگمنت ...بازی تموم شد !اون هیچوقت وجود نداشت!چی میشه اگه بفهمی مردی که تا دیروز با بوسه ها و رد لباش رو تنت پیانو رویادت میداد امروز دیگه حتی استاد پیانو هم نیست!اون عطر چوبی ،اون نگاه های آبی رنگ ،اون نور ضعیف شعله سیگار پارلیامنتی که تو تاریکی نیمه شب بین انگشتاش نگه میداشت ،لمس و نوازشای صورت و تب و تاب ماه پیشونیم از بوسه های پریشونی که از شروع سال اخر دبیرستان همیشه منو به اوج میرسوند دروغ بود؟این نمایش ..این بازی خود جهنم بود !!یه جهنم پر از گلای زرد..