وب رمان
دانلود رمان اجبار به حیات ( 1 جلد کامل ) | برای اندروید ،آیفون،pdf

توضیحات

دانلود رمان اجبار به حیات ( ۱ جلد کامل ) | برای اندروید ،آیفون،pdf

 

 

  • نام رمان : #اجبار به حیات
  • ژانر : #عاشقانه #اروتیک #گی #بزرگسال
  • نویسنده : #رستا
  • فاقد خلاصه Χ

 

 

قسمتی از متن رمان اجبار به حیات:

 

 

پویـــان
تنها با یه شلوارک، روی تخت دراز کشیده بودم

و رادین هم
حموم بود

امشب یه مهمونی کار ی دعوت بودم، یادم رفته بود

به رادین بگم، با صدای بلند صداش زدم

_رادین . . . راادیــن کجا یی؟
= اومدم اومـدم
از حموم بیرون اومد

و در حالی که با کاله حوله پالتویی مشغول
خشک کردن موهاش بود

سمت آینه رفت
_ امشب یه مهمونی دعوتم دیرموقع میام خونه

میتونی خونه
نمونی
= پویان خوب منم با خودت ببر
_ نمیشه، خونه هم بمونی سعی میکنم

زود بیام فقط خواستی
بری بیرون بم بگو

 

دانلود رمان اجبار به حیات pdf

 

با ناراحتی گوشه تخت نشست

و مظلوم بهم نگاه کرد، وقتی
بیخیالی منو دید بلند شد

و بند حوله ش رو باز کرد، یک سالی
بود که باشگاه میرفت

و بدنش حالا عضله ای شده بود، تنها
یه شــورت داشت، لبخندی زدم

و دستش رو گرفتم و به سمت
خودم کشیدم، روی پاهام نشست

و سرش رو توی گودی گـردنم
فرو کرد و با خنده آرومی گفت
= اگه گـازت بگیرم و کـبود شه دیگه نمیتونی بری

_ هــووم اگه جرئتش رو داری گاز بگیر
= پویان من دیگه ۱۹ ساله شدم

اون موقع بهونت سنم بود، الان
چیمیگی؟!
دستم رو الی پاهاش بردم

و از روی شــور ت مردونگیش رو
مالیـدم، تو بغلم شل شد

نفسها ی داغ و آه های کشدارش

توی
گردنم تحریـکم میکرد
دوست داشتم اذیتش کنم

دیگه دستم رو تکون ندادم و گفتم
= راستی ناهار آمادست
_ اَه همیشه گشنه ای

 

 

 

این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه:

 

 

    https://webroman.ir/?p=4467
    لینک کوتاه:
    نظرات

    نام (الزامی)

    ایمیل (الزامی)

    وبسایت

    ورود کاربران

    کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!