وب رمان
رمان هاتکاشی pdf

اطلاعات

رمان هاتکاشی pdf

نام  : رمان هاتکاشی pdf

نویسنده : #سحر_مرادی

ژانر : #عاشقانه

خلاصه :
پای هیرو به دادگاه باز می‌شود و قاضی حرف‌هایی می‌زند که از هیچ‌یک سر درنمی‌آورد! او همسر کسی‌ست؟! بچه‌ای دارد؟ اینجا چه خبر است؟ آنها چه می‌گویند؟ آن مدارک در دست قاضی از کجا آمده است؟ این اتفاق، برگ جدیدی در زندگی هیرو ورق می‌زند و باعث می‌شود که…

قسمتی از متن رمان رمان هاتکاشی:

امیر گونهی شکیبا رو بوسید برای سربهسر گذاشتن هیرو،
جواب داد:
-زن تپل دوست دارم… همچین چند پرده گوشت بهش
باشه.
شکیبا دور دهنشو پاک کرد.
-امیر جانم من دیگه از چند پرده گذشتم… الان بیشتر
شبیه بُشکه شدم.
شکیبا به سختی از روی مبل بلند شد و به هیرو گفت:
-بریم برقصیم؟

رمان هاتکاشی سحر مرادی

سر هیرو عقب برگشت و باز دید که خبری از کاردو و
دیاکو نیست.

دستای شکیبا رو گرفت و با هر تکونش لبخندش عمیقتر
شد.
-میدونم که در حال ترکیدم… نفس کشیدنم سختم شده
هیرو… ولی وقتی ذوق امیرو میبینم بهم دنیارو میدن.

هیرو بازوشو گرفت و تکون دادش.
-تو از روزی که فهمیدی حاملهای خوابیدیو خوردی… منم
تو چندماه سی کیلو اضافه کنم دیگه نفس ندارم.

دانلود رایگان رمان هاتکاشی pdf


شکیبا لبهی لباس چیندارشو بالا گرفت و سمت امیر
چرخید.
-اضافه وزنم مهم نیست… امیر که با بغض میگه بچم تو
شناسنامهاش هم اسم پدر داره هم مادر، من دیگه توانی
برام نمیمونه هیرو… همین که میتونم بهش انگیزه و امید
بدم خودش برام بسه

https://webroman.ir/?p=1383
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!