وب رمان
دانلود رمان شرکت عشق
دانلود رایگان رمان شرکت عشققسم به نام تو یادت نشد جدا از منگرفت دست تورا پس چرا خدا از من؟چنان بسوی تو با سردویدم‌از سرشوقکه روی برف نماندست ردپا از منمقدمهمنم ان دختر از دیار غممنم ان کس که غم خورد وغم خوار بودمنم ،منم،منم ،تنها منمتنها یاری رسان خود، منمخدایا دوستش داشتمچرا گرفتی دستش را از دست من؟ ...
ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!