خلاصه رمان لذت های خشن:
اون موافقت کرده که بازی کنه،
راضی شده که برای من باشه.
نمیگذارم قوانین بازی رو عوض بکنه.
پرخاش همیشه بخشی از زندگی من بوده،
یک بچه ی پرخاشگر بودم و چیزی جلودارم نبود.
سال ها گذشته و دیگه بازیچه نمیشم.
حالا کنترل دست خودمه.وخیلی ها خواستار این هستن که تسلیم من بشن.
مثل این دختر،عروسکم..
دختر مو طلایی که موافقت کرده
خواسته های من رو برآورده بکنه.
موافقت کرده که دزدیده بشه
و تا پایان قراردادمون برده ی من باشه.
اینجاست که نقشی رو بازی بکنه.
امامقاومت کردنش خیلی واقعی به نظر می رسه،
ترسش ملموسه و دست و پا زدنش تموم نشدنیه.
بیشتر از هر کس دیگه ای من رو درگیر خودش کرده
و قلبی که توانایی دوستداشتن نداره رو به بازی گرفته.
شاید هم من اینطوری فکر می کنم….
رمان لذت های خشن pdf به قلم لینیا_می
#LINNEA_MAY
این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه: