وب رمان
رمان فلسفی پارادوکس

اطلاعات

رمان فلسفی پارادوکس

رمان فلسفی پارادوکس  از دنیایی صحبت میکند که همه ی ما اسیرش شده ایم

دنیاییکه اگر انرا نشناسیم خودما مهره ی زامبی ها میشویم

باید انقلاب درونی صورت بگیرد واز بتهای تابو نمای فکری خلاص شویم

تا بتوانیم با روشنگری این دنیای بی وجدان را پشت سر بگذاریم

رمان فلسفی پارادوکس :

(دنیای بی رحمهای فاشیسم)

نویسنده:علیرضا شعبانی

ویرایشگر:احمد جلالی

انتشارات مهر حنظله

یالطیف

مقدمه و پیش گفتار

براستی ما اسیر دنیای رباتها هستیم چه بخواهیم وچه نخواهیم ما محکوم به این دنیا شدیم ووجدان ورحم رابرای خودمان تعریف نشده میدانیم دنیایی که کسی برای کسی نمی میرد  وکمک خواهی والتماس اب در هاونگ کوبیدن است

دنیاییکه همه ما تبدیل به جانوران دوپایی شدیم که رحمی

بهم نداریم وهمدیگر را میدرانیم تا به اهداف خودمان برسیم دنیاییکه برای زامبیهاست وما برای هیچ میجنگیم ومیبازیم عجب دنیای وحشتناکی هست وقتی زنها ودختران درویترین شیشه ای بازار قیمت گزاری وفروخته میشوند.براستی نان بهای فروش تن هست

نمیدانم هاییکه هر روز ذهن مرا بخود مشغول ساخته

براستی خدا انسان را خلق کرد یا انسان اورا!

چرا همه ما همچون یک ربات مستعمره راه میرویم وهرروز خودرا بیهوده هدرمیدهیم

روزهای تکراریکه هیچ اندیشه ای نداردهمچوحیواناتی براساس غریضه بدنبال جفت میرویم تا تولید کنیم

برده ای دیگر را تا ارابه های زامبیها را بچرخاند.انگار

قبل از انکه بدنیا بیاییم مارا خریده اند.

این چه استراتژی هست که زامبیها برایمان چیده اند!

زن من درخانه زن من هست امادر اجتماع این دنیا دوست دختر جوانی ناکام شاید باشد

اوبه همه پا میدهد تا سنگر خانه خودراحفظ بکندبرادرم هم چندسال پیش درجنگ پا داد تا سنگر سرزمینش را حفظ بکند.

وای جانم اتیش میگیرد از ان انشاییکه دوران ابتدایی خواندم که ارزوهایت چیست

همه ی دنیای ما درگروی نابودیست

باید شناخت ونابودکرد زامبی را مگرنه همه ی ما درسیاه چال زامبی ها نابود میشویم.

ما پادشاه را کشتیم سعی کردیم دنیا را تغییر بدهیم حالا تنها چیزیکه گیرمان امده یک شاه زامبی جدیدست که از قبلی بهتر نیست اینجا سرزمینی هست که برای ازادی جنگیدیم ولی حالا برای نان میجنگیم نکته ی عدالت این است که همه وقتی برابر میشوند که مرده اند

زامبیها تمرین مرگ را به ما اموختن کاش روزی برسد که بجای انکه به فرزندانمان مرگ برگفتن را بیاموزیم زنده باد انسانیت را بیاموزیم.

ما انقدر که برای زندگی پس از مرگ خودرا اماده کرده ایم برای زیستن فعلی اماده نیستیم.

زامبیها به ما اندیشه دیکته کرده اند عقلمان را متوقف کرده اند وبجای ما تصمیم میگیرند.

از جسدهای ما درگورستان بیزینس راه میندازند وگورهارا همچون قیمت کاخ میفروشند.میپرسید چرا

مردم جاهل اند!برای انکه جهالت نگهبان زامبیهاست!

چه باید کرد؟

زامبیها چه ویژگی دارند؟

ایا زن من خود کالاهست ونمیداند؟

دلیل فقر وبردگی ما انسانها چیست؟

چرا منجی برای نجات نداریم؟

براستی مردمیکه پرفروش ترین کتابهایشان تعبیر خواب واشپزی هست ملتی هستند که در بخور وبخواب به سرمیبرند ومحکوم به نابودی هستند؟

راه مبارزه با زامبیها چیست؟

همه این مطالب درکتاب فلسفی پارادوکس.

کتابیکه بدون اخذ مطالب از جایی بطور خودساخته وخود اندیشی تبدیل به کتابی رمزی وارزشی شده است.

که تمام این خلاصه گوشه ای از معضلات ماهست که دراینجا اورده شده است وهمه ی ما بنوعی اسیرش هستیم.

https://webroman.ir/?p=1350
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!