وب رمان
دانلود رمان لذت های کثیف (جلد 2 مجموعه بیلیونر کثیف ) | برای اندروید ،آیفون،pdf

اطلاعات

دانلود رایگان رمان لذت های کثیف (جلد ۲ مجموعه بیلیونر کثیف ) | برای اندروید ،آیفون،pdf

 

 

  1.  نام رمان : #لذت های کثیف
    #Dirty_Pleasures
    (#جلد_دوم #مجموعه #بیلیونر_کثیف)
  2.  ژانر : #عاشقانه #اروتیک #بزرگسال #خارجی
  3.  نویسنده : #Megan March

 خلاصه رمان لذت های کثیف:
انجامش دادم. با یه میلیاردر ازدواج کردم. من دلایل خودمو دارم. اخرین چیزیکه انتظارشو داشتم احساس مالکیت بود. ممکنه عهدهائی بسته باشم، ولی مصمم که خودم باشم.
ولی قوانین اون داره تو دنیای من مسلط میشه. ولی از اون دسته دخترائی نیستم که اطاعت کنم.
فقط یه مشکل وجود داره. من ممکنه عاشقش بشم. اصلا نمیدونم این ازدواج چطور قراره پیش بره، اگه خودم دست نگه دارم وقتی با لذت های کثیفش منو از پا درمیاره اونوقت تا اخر عمر ادامه پیدا میکنه…

 

 

این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه:

 

دانلود رایگان رمان میلیاردر کثیف (جلد ۱ مجموعه بیلیونر کثیف ) | برای اندروید ،آیفون،pdf

 

 

قسمتی از متن رمان لذت های کثیف جلد ۲ مجموعه بیلیونر کثیف از مگان کارچ  

( Megan March):

 

 

عروس میلیاردر هالی ویکس که به تازگی

با میلیاردر کریتون کراس ازدواج کرده،

در یک انونس پرواز
شکار دوربین ها شد پرواز از نیویورک به ناشویل.

و منابع ما نشون میگن که پرواز سریع و السیره.
مشکلی توی بهشت هست؟

با عبور سریع از سه تا گلف استریم. فکر میکنید میلیاردر میتونست یه چیز با
کلاس تر فراهم کنه؟

وقتی خبرهای بیشتر به دست ما رسید در شهر موسیقی راک به اطلاع میرسانیم.


راننده تاکسی منو جلوی فرودگاه برد و بقیه پولمو برگردوند.

خوش حالم که هفته بعد پول دستم میرسه.
چون دفعه پیش هزینه اش از پول جیب خودم رفت.

من کارت بلک امکش اعتباریم رو روی اوپن پنت
هوش همسرم گذاشتم و اومدم.

عینک افتابی بزرگ گودی زیر چشمم رو محفی میکنه و امیدوارم هویتم


رو هم مخفی نگه داره.

فکر کنم یکم پیش مردی رو دیدم که وقتی با تلفنش حرف میزد بهم خیره شده بود.

ولی برام مهم نیست.

نباید اونقدرا هم قابل تشخیص باشم.

این شهر پر از تعجب های تک هدفیه، و
من حتی یه تک اهنگ تاپ هم ندارم.

به علاوه، با تمام ارایش صورت و موهای نامرتب روی صحنه،


من این تیپ دختر نیمه غربی رو دوست دارم.

 

 

 


من جا به جا میشم.

بعد از اینکه رو صندلی هواپیما نشستم، سعی میکنم کمربندو ببندم.

صندلی وسطی من
جاییه مابین دوتا مرد که بوی پیاز میدن.

به نوشتن فکر میکنم، ولی حتی حرکت نمیکنم.

چه برسه به
اینکه دفترچه امو رو دربیارمو نگاه کنم ببینم داشتم چکار میکردم. بی حرکت میمونم.


در هر صورت، افکار من شلوغ تر از این هستن که بخوام

به ایده های اهنگ نوشتن موقعی که تو خونه
منتظر کریتون بودم گوش بدم.

 

میدونم با نفوذ کرذم میتونم، ولی الان بهش دسترسی ندارم. هنوز نمیتونم


کلمات مناسب رو پیدا کنم، که به خاطرش بیان ذهنیمو سرزنش کنم.


به محض اینکه میرسم به ناشویل، تانا با ماشین رنج راورش کنار پیاده رو ایستاده

و منم دارم از پشت
شیشه های فرودگاه میام بیرون.


وقتی برای دست تکون میده شیشه پنجره ماشین هم میاد پائین.


لبخن میزنم، به امید اینکه یکم از حال خرابم محو بشه.

درو باز میکنه، و منم میپرم داخل ماشین.


« چمدون هات گم شدند؟»

اینو میگه وقتی یه کوله رو از روی دوشم میذارم جلوی پام.

 

« نه. همش همینه.»

ابروهاشو میندازه بالا. « اوه خدای من.

بگو که اون تو رو لخت نکرده و فقط همین یه لباشی رو داری


که وقتی رفتی شب سال نو اومدی نیویورک.»


تانا از همه جزئیات سفرم با خبر بود، و با این مسئله که فقط خودم اومدم بدون وسایل مخالف بود.


یه لبخند بهش میزنم و میگم : « نه قوانین لخت شده. من فقط تصمیم گرفتم سبک سفر کنم.»


ابروهاش برمیگرده به حالت عادی و لبخندش به اخم تبدیل میشه.

« لطفا نگو که این مربوط میشه به مامانت

و همه مردائی که باهاشون تو این شهر رابطه داشته

و اجازه داده اونا خرجشو بدن.»

 

 

 

https://webroman.ir/?p=1111
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!