وب رمان
رمان ایاز و ماه pdf

اطلاعات

رمان ایاز و ماه pdf

رمان ایاز و ماه pdf
نویسنده: اکرم_محمدی
ژانر: عاشقانه

خلاصه:
گاهی فقط یک قدم اشتباه می‌تواند کلاً آینده‌ات را بکوبد و از نو، با یک داستان دیگر بنویسد.
مثلاً من الان باید در گمش‌تپه باشم، عروس بیگ مراد، نه در این اتاق بیمارستانی، کنار مردی که نمی‌شناسم…
صدای بم و پرنفوذ دکتر شانه‌هایم را بالا پراند.
– اومدی تخمک اهدا کنی؟
مؤدبانهٔ فروش بود.
سرم را تکان دادم.
– اون پسره که باهات اومده…
بی‌اراده و برنامه‌ریزی‌شده گفتم:
– شوهرمه…
پوزخندی روی لب‌های درشتش نشست. عینک را از چشم برداشت و روی میز گذاشت.
– شوهرته و حلقه دستت نیست؟

https://webroman.ir/?p=1081
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

ورود کاربران

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وب رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!