- نام رمان: رویاهای طاغی
- ژانر: عاشقانه، معمایی، اجتماعی
- نویسنده رمان: نیلوفر قائمی فر
خلاصه رمان رویاهای طاغی : گلاره زنی بدکاره و بدنام با ذهن و عکس العملی متفاوت هست
که در خانه ی زنی به نام “حریر اجاره” کار می کند.
مردی به نام حمیدرضا با اصرار و تهدید،گلاره را در ازای مبلغی زیاد برای یک شب اجاره می کند.
گلاره در طی مسیر می فهمد او پزشک استو از یک خانواده سرشناس می باشد
و مردی محترم، اما با رازهای ناگفته و پنهان و مشکوک هست.
حمیدرضا بعد یک شب به گلاره پیشنهاد می دهدبا او به شهر دیگری برود.
و باهم زندگی کنند
و از این پس اسمش “دریا” باشد، اما فکر می کنید چرا؟
پشت تمام این داستان، رویاهای طاغی نشسته، رویاهایی خصمانه و طغیانگر..
با ضرب شادیُ هل دادم، بی دلیل از اسمش بدم می اومد،
به دلایلی از خودشم بدم می اومد،
شخصیت موذی حال به هم زنی داشت.
هر کدوم از زن ها یکی مون رو گرفته بودند.
حریر جیغ زد: بس کنید دیگه، اومدیم یه لقمه کوفت کنیم،
باز شما عین سگ و گربه به جون هم افتادید.
شادی: حریر خانم من قبلا هم گفتم
منو با این گم و گور یک جا ننداز،
این عوضی مشتری های منو می پرونه، وقتی سوار میشه انقدر…
این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه: