اطلاعاترمان مغرور عشقبه قلم : پریسا .قژانر : عاشقانهخلاصه زیبا از رمان :به یاد حرفهای مسیح دوباره اشکام راه گرفتن.خیلی سخته شب قبل از عروسیت کسی که عاشقشی و داری برای وصال باهاش لحظه شماری میکنی بیرحمانه تو چشمات نگاه کنه و بهت بگه“تو انتخاب من نبودی،تو زن تحمیلی پدرم بودی که مجبور شدم قبول کنم به هزاران دلیل ...
اطلاعاترمان زیر آسمان شهر خیس PDF کاملنام نویسنده: الهام.صپایان رمان: ۸۷۱۳۹۹خلاصه رمان زیر آسمان شهر خیس PDF کامل :الهام دختری شر و شیطون که برای انتقام گرفتن از استادش روی اون میخواد روغن مخصوص ماشین بریزه غافل از اینکه اون روز پسر حذابی به عنوان جایگزین اون استاد وارد دانشگاه میشه و…با ورود این استاد راز های زیادی داخل ...
اطلاعاترمان بعد از تو کامل PDF نام نویسنده:شیرین سعادتیژانر:عاشقانه،غمگیندختر داستانمون،یه روانشناسه..یه دختر عاقل که مثل خیلی ها دل میبنده،عاشق میشه و ازدواج میکنه اما…وقتی به خودش میاد که میبینه با یه بچه تنها مونده!…وقتی که یه دختر شکسته و پریشونه که فقط یه مشت قرص میتونن آرومش کنن!…رها میشه،بدون هیچ جوابی یا توضیحی از جانب شریک زندگیش.همه چیز به نظر ...
اطلاعاترمان زنجیر درد کاملزنجیر درد فایل کامل دانلود رایگان رمان زنجیر دردخلاصه رمان زنجیر درد کامل :⚠️و به نام اغازگر درد ، به نام من ،فاش کننده ، کشنده ، عذاب دهنده .و من نابود میشوم تا نابود نشوی، میکشم تا نمیری و در سکوتدوستت خواهم داشت چون من وذات من پیوند خورده با درد است . ♟من از سربازی ...
اطلاعاترمان غروب ساحل فصل 1خلاصه رمان غروب ساحل فصل 1 :رمان راجب دختری پولدار هست که دنبال قاتل مادرش میگرده و در این هین برادرش و اون دختر از بی کسی به پسری روی میاره که ….بخشی از رمان غروب ساحل فصل 1 :رمان: رمان غروب ساحل فصل 1نویسنده :پارمیسبادیدن پسر روبه روم خشکم زد..بزور جلوی اشکامو گرفتم..نه نه ...
اطلاعاترمان من خون آشامم pdf کاملژانر رمان من خون آشامم : ترسناک _ تخیلی _ عاشقانه خلاصه ی رمان من خون آشامم : رمان من خون آشامم : سلدا دختری که از دست نامادريش فرار ميکنه و به جنگل نفرين شده پناه ميبره تا اينکه تازه متوجه اسرار جنگل ميشه .. آغاز رمان من خون آشامم : به گریه به سمت اتاقم ...
اطلاعاترمان سوپراستارقسمتی از داستان:از حموم در اومدم و حوله رو دورم پیچیدم.از شدت گرما و رطوبت داخل حموم حالت تهوع بهم دست داد.زهرا رو صدا کردم._زهراااابعد از گذشت چندثانیه در اتاقم باز شد و زهرا تو چارچوب در نمایان شد.نفس نفس میزد…زهرا:بله خانم؟رو تخت نشستم و همونطور که داشتم با اسکراپ پام رو ماساژ میدادم با صدای بی جونی ...
اطلاعاترمان اجباری عاشقانه pdfرمان اجباری عاشقانهژانر: عاشقانه _ اجباری _کلکلیخلاصه:من نورا هستم دختری لوس و نازک نارنجی که به خانواده متکی بودم وابسته به نامی بودم ولی مامان منو منع میکرد از گشتن با اون بخاطر اینکه…با ورودم به اون مهمونی کذایی و وجود اون آدم باعث شد زندگیم نابود بشه اما…اشتباهی که خانوادم کردن و باعث…اون آدم شکاک ...