اطلاعاترمان وحشی pdfخلاصه :پارت 1جبار،پایش را روی رکاب مینی بوس گذاشت وزمزمهکرد:》خدایا گرمه!《کرد.زمزمه کرد:》سوختم!《درآسمان صاف وآبی رنگ،حتی یک تکه ابرهم دیده نمیشد.از جوب آب کنار خیابان،بوی تندی برمی خاست وباازداخل مینی بوس،بوی گردوغباربه مشام می رسید.ردیروکش پارچه ای صندلی ها هم غبارنازکی نشستهبود.آفتاب که بی رحمانه می تابید،ازمیان شیشه های لقشده و کثیف می گذشت وبرسطح خاکی کف آن ...
اطلاعاترمان عشق بغض الود pdfنام : رمان عشق بغض الود pdfژانر : #عاشقانه #غمگین #انتقامینویسنده : #تینا_محمودیخلاصه :نفس نفس زنان توی کوچه میدوم….کوچه در تاریکی ژرفی فرو رفته و باران وحشت این تاریکی روبیشتر می کند….پیرهنم پاره شده و از سرما همچو درخت بید میلرزم….با ترس و لرز به مسیری که اومدم نگاه میکنم انگار تو اون تاریکیکسی پنهان شده و ...
اطلاعاترمان عشق ملا pdfخلاصه :نگین با روحی رابطه دارد که او را باردار میکند اقدام نگین برای سقط جنینش باعث میشود ک …..ته از يه روز طولانى وخسته كننده همراه مهناز قدم زنان راه خونه روخسپيش گرفته بودممهناز واقعا دوست خوبى برام بودز دبيرستان مى شناسم منو مهناز با قبول شدنمون توى رشته حسابدارى من اونو ادوباره باهم همكلاس شديم ...
اطلاعاترمان قلبمو پس بده pdf خلاصه :فصل اولمسافرعمارت محبی با سر و صدای زیاد روی هوا رفته بود . ولولهایی به پا شده بود که بیا و ببی ن، یکی آن وسط سینی دستشبود و پذیرایی م ی کرد. دیگری لباس های خری ده شده اش رامی پوشید و نشان بقیه می داد. انسیه خانم دختر بزرگ خانهکه از همه ...
اطلاعاترمان ونوس پاییون مارس pdfنام : رمان ونوس پاییون مارس pdf خلاصه :توی مدرسه همکلاسی بودیم.یه دختر مغرور با چشمای دو رنگ قهوه ای و آبیکه رفتارش مثل پسرا بود!فکر میکردم دختره.برای همین اشکالی نداشت اگه بهم دست بزنهیا موهامو ببینه یا حتی با هم بریم حموم!خب رفیق صمیمی من بود!ولی یهو همه چی عوض شد.بهم گفت درواقع پسره.اون پسر ...
اطلاعاترمان هشت افتاده pdfنام : رمان هشت افتاده pdfژانر : #عاشقانهنویسنده : #نسترن_محمدی_کیاخلاصه :به نام اوفصل اول: دیدار#پارت_1وارد خانه میشوند. خستهي پروازهاي متعدد است.وقتی پدر براي خرید غذا او را در خانه تنها میگذارد،او میماند و سکوت وهم برانگیز خانه.چمدانها را همان جا کنار در قهوهاي رنگ و خاكگرفته رها میکند. ملحفههاي روي اثاثیه، آنها را شبیهاجسادي کرده که ...
اطلاعاترمان ابرها می گریند pdfنام : رمان ابرها میگریند pdfژانر : #عاشقانهنویسنده : #عطیه_سخلاصه :گاهی قلبها به هم نزدیک میشوند. گاهی زندگیها در هم گره میخورند. گاهی اشکها و حسرتها التیام بخش میشود. زمانی که دلها از هم دور میافتند؛ گاهی ابرها هم تاب نمیآورند. گاهی ابرها هم میگریند.دل در دلش نبود باید قبول میشد. برای امروز خیلی زحمتکشیده ...
اطلاعاترمان سایدا نویسنده مریم حسنیرمان سایدا نویسنده مریم حسنیماجرای یه دختر زبون دراز و سرتق به اسم سایداکه پدر و مادرش رو تو فاصله یک هفته از دست میده ….ولی این وسطا دسته گلی بزرگ به عظمت یه تظاهراتوسط شهر به اب میده که مسیر زندگیش با زندگییکی از مامورهای پلیس قاطی میشه و در کنار پیچو خم زندگی ...