داستان از جایی آغاز میشود که من به طرز غیرمنتظرهای ربوده میشوم تا به یک زندان انفرادی بروم و با وحشتناکترین و خرافکارترین مرد در ایالات متحده، رابطهای برقرار کنم.
رئیس زندان، روزانه چندین بار با من ارتباط برقرار میکند و ما روزها در این سلول انفرادی به طور نزدیک و صمیمی با یکدیگر در ارتباط هستیم.
او به روشهای مختلفی روی من تسلط دارد و من این وضعیت را تجربه میکنم.