نام رمان : #بانوی کثیف
ژانر : #عاشقانه#اروتیک#بزرگسال
نویسنده: #نیلو
رمان #ممنوعه
خلاصه رمان بانوی کثیف:
من بهار سلطانی تک دختر خاندان مجید سلطانی..
اینجا دارم فیلم پو*رن بازی میکنم که خرج زندگیم رو دربیارم
اگه بردیا ولم نمیکرد و باعث آبروریزی نمیشدم
شاید کارم به اینجا نمیرسید صدای دوستت دارم های بردیا هنوز توی گوشم بود
قسمتی از رمان بانوی کثیف:
اون لوسیون رو بردار و برو روی کاناپه لخت شو…
داری لوسیون میمالی که پسره میاد و…
انگشتم رو روی دهنش گذاشتم و لب زدم:
+فهمیدم نمیخواد توضیح بدی.. لوسیون رو از دستش گرفتم و لخت شدم..
روی کاناپه نشستم و با گفتن کلمه “اکشن” شروع کردم به
مالیدن لوسیون روی بدنم..
براق و لیز شده بود و تحریک کننده…
لبخندی زدم که دستی روی سی*نم نشست..
رمان بانوی کثیفpdf
سرم و بلند کردم ، چشمم خورد به یه پسر چهار شونه که
برجستگیش داشت شلوارشو پاره میکرد..
پس اولین فیلم پو*رنم رو با این آقا شروع میکنم..
بلند شدم و الکی ممنوعه های بدنمو پوشوندم
که چشمم خورد به برجستگی کارگردان و تهیه کننده و هر کس دیگه ای که اونجا بود..
آب دهنم رو قورت دادم که پسره انداختم
روی کولش و بردم سمت اتاق و کارگردان دنبالمون راه افتاد…
این رمان ها را اگه نخوندی وب رمان بهت پیشنهاد میکنه: