اطلاعاترمان برادر زن pdfرمان: رمان برادر زن pdfنویسنده: Melin_Aylarژانر: عاشقانهخلاصه: گوشیم که زنگ خورد توی جام غلت زدم و برش داشتم.اسم مهرسانا روی لبم لبخند آورد.جواب دادم._جان دلم.صدای نازش روحمو نوازش کرد._سلااام عشقم._سلام خوشگلم._عههه ایمان، تو چرا هیچوقت بهم نمیگی عشقم.خندیدم._دفعه ی بعدی.صداش اروم شد._دفعه ی قبلم گفتی دفعه ی بعد.سعی کردم بحثو عوض کنم.نمیدونم چرا هر چقدرم دوستش ...