اطلاعاترمان با من باش جلد1 pdfخلاصه :درباره دختری فوق العاده جذاببه اسم “فیبی سامرویل” هستکه پدرش صاحب یک تیم فوتبال(فوتبال آمریکایی)بوده که بعدازمرگش،وصیت میکنه که تنهادرصورتی“فیبی”وارث اون تیم میشهکه بتونه اون سال تیم روبرنده لیگ کنه!وگرنه تیم به پسرعموش میرسه،مشکل اینجاس که “فیبی”هیچیاز فوتبال نمیدونه و به دلایلی از پدرش دوربوده،تااینکه با سرمربی تیم به اسم“دن کالبو” آشنا میشه ...
اطلاعاترمان بهشت من تگزاس جلد pdf 2خلاصه :مهم نیست که چه اتفاقی براش بیافته،اما گریسی اسنو مصمم هستتا بابی تام دنتون بازیکن سابقو ماهر فوتبال آمریکایی روبه محل تولدشیعنی هٍوٍن تگزاس ببره، تادراونجادراولینتجربه اش به عنوان بازیگر در فیلمی بازی کنه.بابی تام با وجود زیبایی خیره کنندهو جذابیت بیش از حدش،هیچ علاقه ای به بازیگر شدنو همکاری با مدیر ...
اطلاعاترمان فقط و فقط دردونه من جلد 3 pdfخلاصه :جین دارلینگتون از بچگیش بهخاطر هوش سرشارش اذیت میشد، همیشه تنها بود و هیچ دوستی نداشت.حالا تبدیل به یه نابغهیفیزیک سی و چند ساله شدهکه به تازگی دوست پسرش بهخاطر یهمنشی بیست ساله ولش کرده.الان دلش یه بچه میخواد،هم مثل خودش کودکی سختی داشته باشه،دنبال یه مرد احمق میگردهتا ازش ...
اطلاعاترمان رویای یک ارزوی کوچک جلد4 pdfخلاصه :ریچل یک مادر و بیوه فلک زده همراهادوارد پسر پنج ساله اش کیف پولخالی و یک ماشین خراب وسطبزرگراه کنار درایوینی که صاحبش گیب،مردی بدون قلبه گیرافتاده.ریچل دردسرساز با این مردو پسرش و جیب خالی از پول چکار می کنه؟رمان رویای یک ارزوی کوچک جلد3 pdf
اطلاعاترمان بعد از تو فصلی هست به نام زمستان تر pdfخلاصه :گاهی، آدمهایی را برای اولین بار میبینیکه احساس نزدیکی و راحتی میکنی …آدمهایی که نه در گذشتهات بودهاندو نه اینکه مطمئنی در آیندهات خواهند بود ،که لحظههای تکراری زندگیات را خاص میکنند .آنهایی که میشود روزیچندبار برایشان گفت : خوشحالم که هستی ،و خداراشکر که دارمت …نمیدانی دقیقا چه ...
اطلاعاترمان قرار داد سلطنتی جلدpdf 1خلاصه :وقتی که من وارد یه اتاق می شم،مردم به دو دلیل بهم نگاه می کنن.اول اینکه من شاهزاده آندروویا هستمزندگیم خیلی عالی بود تا وقتی که پدرمبه طور غیر منتظره ای مردو حالا من فقط بیست و چهار ساعتوقت دارم تا برای پادشاه شدنیه همسر پیدا کنم وگرنه مجبور می شمبا نامزدی که ...
اطلاعاترمان شیدای کافر pdfخلاصه :قلم از دستم افتاد.همه عشق را سفید می بینند ،دراین روايت به نظرم سیاه آمد.دوباره ساز ذهنم را کوک کردمشاید سپید ببینمش!جوهری که روی صفحه لغزید!اینطور حک کرد؛عشق،یعنی گذر از خود،به انزوا و تنهایی رفتنعشق،یعنی خود را فدا کردنعشق ،یعنی بمیری برای اوعشق ،مرگی ست مخملیعشق،خواستنی ست شیرینعشق جستجویی ست آتشینسياهى قلمم از عشق نبود.از ...
اطلاعاترمان شهر زیبا pdfخلاصه :به قسمت اعتقاد دارید؟من نداشتم… هیچوقت نداشتم …ولی شاید قسمت بود که با بزرگترینترس زندگیم رو به رو بشم…ترس دوباره دیدن کسیکه فراموشش کرده بودم …آره من سخت ترین کاردنیا رو انجام داده بودم…کسی رو فراموش کرده بودمکه اسمش قسم راستم بود…کسی که خودش اومده بود تو زندگیم ،خودش زندگیم رو تغییر داده بودو خودش ...