دانلود رایگان رمان فقط عشق تویه دختر…که احساساتیہ مثل خیلی از دخترا…ولی قوی..اتفاق بدی براش میوفته…اتفاقی که تا ابد زندگی یه دخترو میتونه سیاه کنه…شنایای داستان تسلیم نمیشه…از نو زندگیشو بنا میکنه…با کمک عشقش…کسی که بعد از کلی مشکلات هنوزم عاشق هم دیگه ان…. مَرده…شونه خالی نمیکنه…شنایا دخترے قوی و محکمه…نمیشکنه…حقشو میگیره…پایان خوش
دانلود رایگان رمان جاده ها راه دیگری دارندیکی از ان سویکی از این سویکی می رود به سمت خوبی هایکی می رود به سمت بدی هایکی هم همان وسط می مانددرست بینشانان بین که دیگر نه می توانی بروی سمت خوبی ها نه سمت بدی هاباید همان راه را برویدست تقدیر تو را همراهی می کندگوشه ای از ان ...
دانلود رایگان رمان فقط توبه جهت علاقه ای که به خواندن رمان داشتم، در طول عمرم رمان های زیادی خوانده ام، نوشته های زیبایی که قلم نویسندگان آنها را تحسین میکنم. و در یک جمله میتوان گفت که همه ی آنها به موضوع عشق پرداخته بودند. عشقی که ناکام ماند، یا عشقی که به رسیدن ختم شد، عشقی که ...
دانلود رایگان رمان فقط به خاطر دخترمخلاصه :دخترقصه من نه زیبایی افسانه ایی داره نه لج باز و شیطونه…مهتاب من یه چهره ساده به همراه یه معصومیت بزرگ و یه قلب عاشق داره…ولی دست زمونه اونو از تنها عشقش جدا میکنه و به همسری مردی در میاره که همه جوره از مهتاب برتری داره…مهتاب عاشق محمده و بچه پویان ...
دانلود رایگان رمان شرکت عشققسم به نام تو یادت نشد جدا از منگرفت دست تورا پس چرا خدا از من؟چنان بسوی تو با سردویدماز سرشوقکه روی برف نماندست ردپا از منمقدمهمنم ان دختر از دیار غممنم ان کس که غم خورد وغم خوار بودمنم ،منم،منم ،تنها منمتنها یاری رسان خود، منمخدایا دوستش داشتمچرا گرفتی دستش را از دست من؟ ...
دانلود رایگان رمان چشم هایی منتظرندروایتی از روزگار دوخواهر ٬ خواهرانی که سالها دور ازهم زندگی را میگذرانندیکی ازآنها با دروغ و پلشتی از مادر دور شد و دیگری با مادر همراه شدحالا که پس از سالها دوخواهر از وجودهم با خبرشده اند ٬چه بر سر دوخواهر داستان می آید؟!آیا آن ها تسلیم تکبر و خودخواهی میلاد میشوند ؟!پسری ...
رمان زیبا و خواندنی من خانواده داشتمآیلین دختر قصمون .یه دختره تنهاست که تو سن پانزده سالگی بر اثر تصادف پدر و مادرش و از دست میده.و سرپرستیش بعدهمادربزرگش بوده.اما آیلین خانم حالا یه دختر بیست و هفت ساله و جراح قلبه.و حالا میخواد به ایران بیاد.چون مادرش طبق نوشته های دفتر خاطراتش ایرانی بوده.خوب میدونه که هیچ نشونی ...
رمان زیبا و خواندنی من خانواده داشتمآیلین دختر قصمون .یه دختره تنهاست که تو سن پانزده سالگی بر اثر تصادف پدر و مادرش و از دست میده.و سرپرستیش بعدهمادربزرگش بوده.اما آیلین خانم حالا یه دختر بیست و هفت ساله و جراح قلبه.و حالا میخواد به ایران بیاد.چون مادرش طبق نوشته های دفتر خاطراتش ایرانی بوده.خوب میدونه که هیچ نشونی ...