اطلاعاترمان گوردخمه pdfخلاصه :سعید راننده گاراژی از آخرین سفرش به خونه برنمی گردهو این مسئله آغاز یکسری اتفاقات زنجیره وارمیشه که آدمهای داستان تصمیماتی رو می گیرنکه عاشق بشن یا نه،عاشق بمونن یا نه،به دلشون گوش بدن یا عقلشون،سرنوشت پیروز میشه یا اونها زندگی رو میسازنو در نهایت گره ها و معماهای داستان یکی یکی باز میشن.
اطلاعاترمان غرقاب pdfخلاصه :علی یه بدلکاره…بدلکار حرفه ای سینما.حتما می دونین حرفه ی بدل یعنی هیجان و خطر!حالا تصور کنین پسری هیجان طلب مثل اونکه به خاطر کارهای عجیب و خطرناکش،حسابی هم بین اهالی سینما معروف شده..عاشق دختری بشه آروم و بسیار کم حرف.تقابل عشق یه پسر هیجان طلب و کمی شیطون،با یه بانوی جوان بیوه و آروم که ...
اطلاعاترمان متروکه pdfخلاصه :داستان با موضوعی اجتماعی مربوط بهسرگذشت واقعی دختریه که با یک اتفاقدر مسیر دیگه ای قرار می گیره ….ترمه دختری که مراسم عقدش درستقبل از خوندن خطبه ی عقد به علت فوت پدرشو طی یه سری اتفاقات به هم می خورهو از آنجایی که بارداره برای فرار از بدنامی،به اجبار خانوادش با مردی ناشناس ازدواج می ...
اطلاعاترمان یادداشت های یک گمشده pdfخلاصه :داستان زندگی امیر و رخسارهکه با وجود اختلاف و دشمنیقدیمی خانواده هایشانبه قصد ازدواج و شروع زندگیمشترک باهم فرار می کنند،از طرفی الا خواهر امیر و کاوهبرادر ناتنی رخساره برای پیدا کردن سرنخیاز آنها به هر دری می زنند،ولی هیچ ردی از آنها پیدا نمی کنند،در این میان یادداشت ها و پیام های ...
اطلاعاترمان رز خاکستری pdfخلاصه :داستان راجع به یه دخترِ …دختری که روز عروسیش اتفاقی میافتهکه کل زندگیش از این رو به اون رو میشه …دختری که تا اونروز معنی درد و غم و نمیدونستحالا با این اتفاق غم با زندگیش عجین میشه …ولی قرار نیست این تغییرات تو زندگیش همیشگی باشه،قرار نیست غم شریک لحظه لحظه یزندگیش باشه … ...
اطلاعاترمان عشق در وقت اضافه pdfخلاصه :سیاوش درست در آخرین دقایقزندگی مشترکش با سحر می فهمداگر تلاش نکند همسرش را برایهمیشه از دست داده و ایندرست زمانی است کهسحر روش عجیبی برای نجات رابطه اشبا سیاوش ابداع کرده…سیاوش مغرورسحر عاقلبرگرفته از یک پرونده واقعیدانلود رایگان رمان نمسیس
اطلاعاترمان عهد اقاقیا pdfخلاصه :طرهای از موهایم را پشت گوشم انداختمو با یک حرکت،خرمن خرماییو کمند گیسوانم را از جلوی دستو پا جمع کرده و پشت سرم بردم.باید روی دهانم را چفت و بست میزدمتا حرفی که نباید، از آن خارج نشود.هرچند بعید میدانستم که بتوانمجلوی وراجیام را بگیرم،اما در هر صورت نباید بند را آب میدادم.جناب دکتر،هرازگاهی از ...
اطلاعاترمان چند وجهی pdfخلاصه :چشمهایم را کمی باز کردم.از همان باریکه ی بین پلکهایم،جز آسمان بدون اَبر چیز دیگری ندیدم.لمسِ شن های گرم بین انگشتانم،باعث شد به یاد آورم از دیروز در کویر بوده ام.پلکهای سنگین و خسته ام باز روی هم افتاد.به آرامی نفس کشیدم و سعی کر دمموقعیتی که در آن هستم را بفهمم.دلیل دراز کشیدن روی ...