اطلاعاترمان در انتهایی ترین نقطه شب جلد 3 pdfخلاصه :در انتهایی ترین نقطه شبچه رازیدر این شب نهفته است که تمامراه ها و امید ها به تاریکی این شبختم می شود و چیست راز و رمز هاو قول و قرار های تاریکیکه در پس سیاهی شب سر به مهر مانده اند!…و چه حسی دارد این تاریکی مطلق!تاریکی که می ...
اطلاعاترمان تالار نحس pdfخلاصه :اميلي دختر يتيمي كهپيش خانواده اي كه به فرزندخوندگي گرفتنش زندگي ميكنه.خانواده اي كه اونو به فرزندگي گرفتنتصميم ميگيرن اميلي رو كه دختري منزويو گوشه گيره به مدرسه شبانه روزي بفرستن.مدرسه سن ارسن يكي از قديمي ترينمدارس شبانه روزي بريتانياس.اميلي شب ها متوجه موجوداتترسناك و مرموزي ميشه كه تويمدرسه در بين تاريكي پرسه ميزنن….
اطلاعاترمان سایه ای در علفزار گم شد pdfخلاصه :“خداحافظ” همیشه به معنیپایان یافتن نیست …و خیلی از اتفاق ها درجهان با خداحافظی تمام نمیشونداصلا بعضی چیزها می آیندتابمانند برای همیشه …و حتی اگر از زندگیت بیرونشان کنیاز دل و جانت بیرون نمی روند“عشق “یکی از آنهاست!و چه بسیارند داستان های عاشقانه ایکه بعد از سال ها هنوز از یاد ...
اطلاعاترمان ستاره های سربی pdfداستان پرفراز سه دوست به نام های غزل،الهه و تهمینه که صاحب مزونی مشترکو برندی اختصاصی هستند و برای رسیدن به خواسته ها و امیالشان تلاش می کننددشواری ها و ناهمواری های مسیر را بی دغدغه سپری کنند،هر کدام ناخواسته درگیر انتقام،کینه و اجباری برای ازدواج می شوند،اما کم کم …
اطلاعاترمان رویا های سرکش جلد1 pdfخلاصه :سوفین یا فینی وایلداز پدر و مادرش یاد گرفته بودهر نفسی که میکشید یک گنج بودو باید به دنبال هر ماجراجویی برودکه میتوانست پیدا کند. فینی این درسرا وقتی پدر و مادرش در یک سانحههواپیمایی جان خود را از دست دادند،به سختترین شکل ممکن یاد گرفت.ولی هیچ وقت آن درس را فراموش نمیکند.هنگامی ...
اطلاعاترمان ساعت تلخ شنی pdfخلاصه :صدای پیاپی زنگ و دستیکه همزمان روی در می کوبید،چرتم را پاره کردو چشمان گشاد شده ام را سمت در کشاند.با قلبی ترسیده و پر تپش وسط اتاق نشستم.صدای کوبیدن در که محکم تر از قبل بلند شد،نفهمیدم با چه حالی خودم را به در اتاق رساندمو ترسیده مامان را که وسط هال ایستاده ...
اطلاعاترمان ستمگر جلد 3 pdfخلاصه :من عاشق کیتو شدمو از اینکه بهش اعتراف کنم،نمی ترسم.نیازی نبود اونم متقابلاً همچین چیزی بهم بگه.من می دونستم اون چه حسی داره.حتی اگر جراتشو نداشت که بهش اعتراف کنه.دخترمون به زودی به دنیا میادو زندگی مارو برای همیشه تغییر می ده.اما کیتو بیخیال گذشته می شه؟بیخیال قولی که برای اعدام کردن من داده؟یا ...
اطلاعاترمان کنعان pdfخلاصه :از زمانی که به یاد دارمانتخاب درست را بلد نبودمیعنی اینطور بگویمهر وقت برای خرید به بازار می رفتمشاهکار به خرجمی دادم !مثل برای خرید پیراهن که می رفتم؛چشمم به پیراهن بر تن مانکن می خوردهم رنگش را می پسندیدم هم طرحش را ؛همان لحظه تصمیم به خریدش میگرفتم و تمام…به خانه که می رفتم تازه ...