اطلاعاترمان شیطان عاشق میشود pdf🍃 ژانر : عاشقانه و🍃 خلاصه :پسر ای به اسم داروینتو عمارت مهمونی بزرگ برگزار می شهداروین که 15سالش بوده یه لیوان مشروب میخورهصبح که پا میشه میبینه  خواهرش کردهپسر قصمون رو از خونه می ندازن بیروناما…داروین با تمام این سختی ها و رنج ها بزرگ می شهمیشه بزرگترین تاجر ایرانداروین ما میشه شیطان شیطانیکه ...

اطلاعاترمان عالیجناب فایل کامل موضوع: آروتیک _ اجتماعیپایان خوشتعداد صفحات: 764 قسمتی از متن رمان:سرم را به منظور تایید و به عادت همیشگی تکان میدهم انگار که آقا هوشنگ دقیقا رو به رویم است و من را میبیند.وقتی صدایی از پشت خط نمیشنوم و‌ میفهمم که منتظر است تازه دوزاریم میافتند و تند میگویم؛“چشم اوسااا ”انگار فقط منتظر همین کلمه باشد، ...

اطلاعاترمان عروسک فایل کامل ژانر: عاشقانه و اجتماعیصفحات: 298خلاصه:خوشبختی…خوشبختی همیشه پول نیست ثروت نیستگاهی یه آدم گاهی یه لحظه گاهی یه هدیه حتی گاهی مرگ یه عزیز گاهی رفتن یه عزیز میتونه خوشبختی باشه…گاهی میخندی گاهی گریه میکنی…زندگی همینه…گاهی یخ میزنی ولی آغوشی هست که گرمت کنه…گاهی شادی و میخندی ولی کسی هست که غمگینت کنه..عروسکای من،اینجا، خوشگلن چشمای آبی ...

اطلاعاترمان نی نی های جلف فایل کاملژانر: عاشقانه_ کلکلی  _ طنزخلاصه:رمان از زبون شیرینه یه نی نی کوچولو از همون وقتیه که به دنیا میادو در مورد وقایع صحبت میکنه البته این داستان تخیلی و طنز ه که به مرور زمان که نی نی بزرگ میشهبه حالت عاطفی و عاشقانه تعغیر میکنه یعنی دروقع نشون میده که یه دختر ...

اطلاعاترمان خان کوچک 2 فایل کاملخلاصۀ رمان:فواد خانی که تن مردم روستا با هر اخمش به لرزه در میادعاشق دختر عمشه ولی سراب عاشق خدمتکار عمارت اون شده باهاش فرار میکنه،بخاطر غرور زخمیش سراب رو عذاب میده تا روزی که اون دختر میفهمهفواد عاشقشه و عشق خودش به محمد واقعی نبوده و عاشق عاشقانه های فواد میشه،یه دفعه شب ...

اطلاعاترمان پسر های خوب یا بد فصل اول فایل کامل خواب آلود چشمام رو باز کردم، نگاهی اطرافم چرخوندم، روی کاناپه خوابم برده بود، از حموم اومده بودم وجلو تیوی نشسته بودم، دیگه نفهمیدم کِی چشمام گرم شد، موبایلم رو از روی میز برداشتم ” ۵ ”تماس بی پاسخ از میالد بود، بدون هیچ حسی نگاه به ساعتش انداختم، برای ...

اطلاعاترمان به من دروغ گفتی فایل کامل (اوااااااا یعنی تو هم منو دوست داری؟؟؟)نه! (لبخندی زد و ادامه داد)فقط میخوام باها دکنم!شیوون شوکه شد: چیییی؟؟؟داری جدی میگی؟؟؟هیچل باز سعی کرد ی شیوون را گاز بگیرد خود را عقب کشید و گفت: چیکار داری میکنی ؟؟؟ خرم میکنی؟؟؟هیچل از گرفت و گفت: آرهشیوون گفت: تو دوسم نداری؟؟؟عشق لازم نیست!

اطلاعاترمان آینه واژگون فایل کامل pdfنویسنده: رها تمیمیژانر:  عاشقانه _ هیجانیخلاصه :نم نمک میزند بارانخیابان خاطرات را قدم میزنیممیخواهم بی چتر،تا انتهای کوچه ی آشنایی بدوم.دستم را میگیری…_ قدم بزنیم؟میخندیمیخندمسرم را بر شانه ات میگذارم تا از عطر وجودت سرمست شومآسمان برق میزند…با وحشت آغوشت را میطلبمبرای ذره ای حس امنیتحس عشق!اما…تازیانه ی حقیقت است که بر گونه ام ...