اطلاعاترمان بی ابان pdfنام رمان : رمان بی ابان pdfنویسنده : آناهید_قناعتژانر : #عاشقانه #اجتماعی #خانوادگیخلاصه :بی شک من نه سیندرلا بودم و نه کوزت بینوایان !!من آبانمبا داستان خودمدختری که عاشق شد و خودش را شناخت !آن عشق ، طناب نجات من شد اما نه آنطور که شما فکر می کنید ،ان عشق خیلی چیزها به من بخشیدکه ...
اطلاعاترمان ناخدا pdfنام رمان : رمان ناخدا pdfنویسنده : سحر_نصیریژانر : #عاشقانه #درامخلاصه :قصه ای از دل گرمای دلچسب آبادان!ناخدایی بریده از دریا…مرد باشرافت و داغ دیدهای که فارغ از هیاهوی دنیا به غم هایش سر سپرده!دخترک ماه پسند، یمنای ناخدا، بی رسم و فتانه، جان بریده از انسان های اطرافش بارش را می بندد و به دریا می ...
اطلاعاترمان سودا pdfنام رمان : رمان سودا pdfژانر : #عاشقانه #طنز #ازدواج_صوری #همخونه_ای #مذهبینویسنده : ملیسا_حبیبیخلاصه :دختری به اسم سودا که عاشق رادمان هم دانشگاهیش میشه اما وقتی با خواهرش آشناش میکنه عاشق هم میشن و رادمان با خواهر سودا ازدواج میکنه سودا برای فراموش کردم رادمان به خارج از کشور میره تا ادامه تحصیل بده و بعد چهارسال ...
اطلاعاترمان قرارمان کنار رازقی ها pdfنام رمان : رمان قرارمان کنار رازقی ها pdfژانر :عاشقانهنویسنده : مریم_عباسقلیخلاصه :بدون اینکه کوچکترین نگاهی سمت دختر کناریاش بیندازد، در ماشینش را باز کرد و کوله پشتی نارنجی رنگ او را با حرص روی صندلی عقب پرت کرد.صدای اعتراضش بلند شد.– چرا پرت میکنی؟عصبانی بود و دوست داشت هوار بکشد.یقهی پیراهن مردانهی گشادی ...
اطلاعاترمان خرمن ماه pdfنام رمان : رمان خرمن ماه pdf[ مجموعهای سه_جلدی خرمن_ماه در یک فایل ]ژانر : #عاشقانه #درامنویسنده : زهراخلاصه :ماوا حسینی پناه، روانشناس قَدَر و ناز داری است که زنانگی و جذابیت با تار و پود او سرشته شده. دخترکی دلبر که نازِ صدایش، لمس دستانش، تن ظریفش ارامش بخش یک مرد است.یک توطئه و یک ...
اطلاعاترمان رفیق روزهای بد pdfنام رمان : رمان رفیق روزهای بد pdfنویسنده : شبنم_سعادتیژانر : #عاشقانه #هیجانیخلاصه :هامون و دختری که با او زندگی میکند منتظر تولد فرزندشان هستند، اما جنین به دلائل نامعلومی سقط میشود. هامون که فکر میکند مشکل از هستی است به او دلداری میدهد. اما جواب دکتر هر دو را متحیر میکند، مشکل از خود ...
اطلاعاترمان فریاد خاطره ها pdfنام رمان : رمان فریاد خاطره ها pdfنویسنده : سمیه_بیرونیژانر : #عاشقانه #اجتماعیخلاصه :– آقاجون… داخله!گره ی ابرهایش عمیق تر شد و قفسه ی سینه اش به سختی بالا پایین رفت. دست هایش را برای به آغوش کشیدنم پیش آورد و گفت: خب تو باشه!دستم را روی بازویش گذاشتم و اشک هایم یکی پس از ...
اطلاعاترمان سمفونی شب سرخ pdfنام رمان : رمان سمفونی شب سرخ pdfنویسنده : مهری_هاشمی دیبا_کافژانر : عاشقانه ...